رضاشاه
ظاهر
رضاشاه پهلوی (۱۲۵۶ در سوادکوه، مازندران – ۱۳۲۳ در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی) اولین پادشاه پهلوی (از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰) و بنیانگذار دودمان پهلوی بود. سلطنت رضا شاه پایان فرمانروایی قاجاریان و آغاز دوران حکومت پهلوی بود که با انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ به پایان رسید.
دارای منبع
[ویرایش]- «- یا خوزستان را آباد میکنم یا در زیر خرابههای شوش جان میدهم.»
- سر در پاسگاه شهر شوش پیش از انقلاب اسلامی
- «به ایرانیان بنویسید که از آمریکاییها بیشتر بترسند تا از روسها و انگلیسها. اینست حرف آخر رضا شاه و این حرف رضا شاه را هم تاریخ، مدلل خواهد داشت که آیا درست است یا نادرست»
- مجله خواندنیها. شنبه چهارم شهریور ۱۳۲۳ صفحه چهار
- «اکثر مردم پیشرفتکار خود را در خوشامدگویی و مداهنه (چاپلوسی) میدانند. من عملاً و حقیقتاً منافع خویش را در جسارت و شهامت و صراحت اخلاق و استقامت فکر تشخیص دادهام. یقین دارم بعدها نیز نتیجة این استواری رأی و راستی بیان و اندیشه، نصیب و عاید من خواهد گشت.»
- "سفرنامه خوزستان رضا شاه بزرگ صفحه ۵۱ "
- «مداهنه (چاپلوسی) و سالوس و قبول تملق برای سلاطینی سزاست، که دائره (دایره) اقتدار آنها محدود به خلوتهای دربار، و تراوشات وجود آنها در یک دایره محدودی دور بزند؛ ولی آنهائی که شعاع فکری آنها به هیچ افقی محدود نیست، احتیاج به تملق و چاپلوسی ندارند.»
- "رضا شاه بزرگ سفر نامه مازندران ص۲۰"
- «افسران من بروید به دنبال ایجاد خانواده.اگر خانواده خود را دوست داشته باشید، خانه و محله خود را دوست خواهید داشت، اگر محله خود را دوست داشته باشید، شهر و استانتان را دوست دارید.اگر استانتان را دوست داشته باشید، مملکتتان را دوست دارید، بنابراین پایه وطنپرستی، خانواده است.دوست داشتن زن و فرزند و خانواده است»[۱]
- اگر به عنوان مقام سلطنت به لرستان نیامده بودم و فقط به عنوان فرمانده کل قوا آمده بودم فرمانده هنگ و گردانها اعدام، فرمانده گروهانها اخراج، فرماندهان دسته ده سال حبس. زیرا هر روز صبح که گزارشات ارکان حزب میرسد، در تصادفات داخلی منطقه و برخورد با اشرار و متمردین چندین سرباز کشته شدند، ولی صاحب منصبی با آنها کشته نشده. اگر از امروز بهبعد چنین وضعی تجدید شود، مجازاتهای شدید را اِعمال میکنم و بایستی در اسرع وقت در تمامی این منطقه امنیت به تمام معنا برقرار شود.[۲]
دربارۀ او
[ویرایش]- رضاشاه مردی بود که دارای صفاتی مانند: بردباری خاص، پایداری خاص و خویشتنداری خاص بود. او قادر بود که طرحها و افکارش را سالها از همگان پنهان دارد.
- شاپور بختیار، «یکرنگی»، «من در کوهستانی سرسخت به دنیا آمدهام»[۳][۴]
- رضاشاه مردی پر از تضاد بود. از یک طرف به جامعهٔ فئودالی آن زمان نظام میبخشید، از طرف دیگر روحانیون، خوانین، مردان سیاسی و آزادیخواهان، شخصیتها و روشنفکران را که قدرتی داشتند تحت فشار قرار میداد.
- شاپور بختیار، «یکرنگی»[۵]
پیوند به بیرون
[ویرایش]- ↑ تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد مصاحبه با حسن طوفانیان نوار شماره ۱
- ↑ تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد مصاحبه با فضل الله همایونی نوار شماره ۱
- ↑ بختیار، یکرنگی، ۲۶.
- ↑ بختیار، شاپور. یکرنگی. ترجمهٔ مهشید امیرشاهی. ویرایش چهارم، ۲۰۰۶. پاریس: انتشارات خاوران، ۱۹۸۲م/۱۳۶۱ش. ۲۶. شابک ۹۷۸۲۹۱۲۴۹۰۶۴۳.
- ↑ بختیار، شاپور. یکرنگی. ترجمهٔ مهشید امیرشاهی. ویرایش چهارم، ۲۰۰۶. پاریس: انتشارات خاوران، ۱۹۸۲م/۱۳۶۱ش. ۵۴. شابک ۹۷۸۲۹۱۲۴۹۰۶۴۳.