دیو در تن
ظاهر
دیو در تن (به فرانسوی: Le Diable au corps)، رمانی است که در اوایل ۱۹۲۳ توسط اعجوبه ادبی فرانسوی اهل پاریس ریمون رادیگه نوشته شدهاست.
گفتاوردها
[ویرایش]- «وقتی که انسان اندیشهٔ یکنواخت و ثابتی را به شدت در سر بپروراند، جز یک چیز هیچ نبیند، اگر آن چیز را با حرارت و ولع طالب باشد، دیگر به گناه امیال خویش توجهی نمیکند.» صفحهٔ ۴۴
- «در عنفوان جوانی، مثل زنها، به این تصور تمایل داریم که اشکها همه چیز را جبران میکند.» صفحهٔ ۴۶
- «وقتی که هنوز پیوندهای محبت با کسی سخت جوش نخوردهاست، یک بار خلف وعده کردن کافی است تا رد آن کس را گم کنیم.» صفحهٔ ۴۷
- «چیزی که سبب بدبختی بعضیها را فراهم میکند، میتواند وسیلهٔ خوشبختی برخی دیگر باشد.» صفحهٔ۶۴
- «ما گمان میکنیم اولین کسانی هستیم که بعضی شوریدگیها را احساس کردهایم، غافل از اینکه عشق نیز همانند شعر است و همهٔ عاشقان، حتی متوسطترین آنها تصور میکنند عشق را بدعتی نهادهاند.» صفحهٔ۷۲
- «در نظر گرفتن مرگ با آرامش هنگامی قابل ملاحظه است که تنها باشیم و مرگ را در نظر بیاوریم. مردن دو نفره، حتی برای آدمهای دیرباور، دیگر مرگ به حساب نمیآید چیزی که باعث اندوه میشود ترک زندگی نیست، رها کردن چیزی است که به زندگی معنی میبخشد» صفحهٔ۷۳
- «لحظاتی که در آن آدم نمیتواند دروغ بگوید، بهطور قطع لحظاتی است که بیش از همیشه دروغ میگوید، مخصوصاً به خود.» صفحهٔ۷۹
- «نیک میدانستم که در برخی از مردم گنجی از اسرار نهفتهاست. این مردم از ترس آنکه بیان احساسشان در نظر کسانی که مورد علاقهٔ آنها هستند، عامیانه جلوه کند، شرح آن را روا نمیدارند.» صفحهٔ۸۰
- «خوشبختی ربطی به حسن نظر همسایگان ندارد.» صفحهٔ۹۶
- «هیچ چیز بیش از عشق آدمی را به خود مشغول نمیکند. وقتی که عاشقیم، تنبلی کردن دلیل بر تنبل بودنمان نیست. عشق به نحوی مبهم درمییابد که تنها چیزی که انسان را از آن منصرف میکند کار است. از این روکار را برای خود چون رقیبی میپندارد و وجود هیچ رقیبی را تحمل نمیکند. » صفحهٔ ۱۰۱
- «عشق تنبلی سودبخشی است، مانند باران ملایمی است که زمین را بارور میکند.اگر جوانان نادانند، به سبب آن است که جوانی را در تنبلی نگذراندهاند. آنچه دستگاههای تربیتی ما را فلج میکند این است که به بیمایگان، به سبب بسیاری عدهشان توجه دارند.» صفحهٔ ۱۰۲
- «غریزه راهنمای ماست، راهنمایی که ما را به سوی نابودی میکشد.» صفحهٔ ۱۱۴
- «عشق باید مزیتهای فراوانی داشته باشد چرا که آدمیان آزادی خود را به دست او میسپارند.» صفحهٔ۱۲۹
- «کودک بهانهجوست. کودک همیشه درصدد آن است که در نظر پدر ومادر خود را بیگناه جلوه دهد. پس ناگزیر باید دروغ بگوید» صفحهٔ۱۵۰
- «بدبختی به هیچ عنوانی پذیرفته نمیشود. تنها خوشبختی است که عادی جلوه میکند.» صفحهٔ۱۵۷
- «دلآگاهی از وقوع حوادثی در آینده در ژرفایی روی میدهد که دیدن آن برای ذهن ما مقدور نیست و از این رو این احساسها ما را به اجرای اعمالی وامیدارند که توجیهش را به نادرستی میکنیم.» صفحهٔ۱۶۸
منابع
[ویرایش]- رمون رادیگه. دیو در تن. ترجمهٔ داود نوابی. چاپ اول، تهران: موسسه انتشارات فرانکلین، ۱۳۵۳.