پرش به محتوا

جعفر خامنه‌ای

از ویکی‌گفتاورد

جعفر خامنه‌ای (۱۸۸۷، تبریز - ۱۹۸۳، تبریز) شاعر، روزنامه‌نگار و آزادی‌خواه دورهٔ مشروطه ایرانی بود.[۱]

گفتاوردها

[ویرایش]
در قرن بوالعجب
در قرن بوالعجب به وجود آمدیم ما      عصری که غیر فتنه نبود،‌ آمدیم ما
از پیش داد عالمیان را نوید سلم      زان رو به صد سلام و درود آمدیم ما
عنوان ترک اسلحه از خاکیان نمود      انداختیم نیزه و خود آدمین ما
آراست کنفرانس به لاهه به محو ظلم      مفتون گفته‌های رنود آمدیم ما
بس حرف‌ها ز سلم و رفاه بشر زدند      غافل و کنه، گفت و شنود آمدیم ما
بس فتنه‌ها که در همه ی آفاق شد عیان      دیدم خون چه چشمه و رود آمدیم ما
دنیا غرق آتش و خون، شهرها خراب      بیخود به شوق بربط و عود آمدیم ما
دریا و خاک و روی هوا عرصه ی ستیز      در رستخیز و حشر جنود آمدیم ما
در شاخسار صلح و صفا ناگشوده بال      سنگ جفا زدند و فرود آمدیم ما
گر عهد سلم و معدلتی هست، نیست      شو منتظر در آینه رود آمدیم ما[۱]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. دوم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۲۴۳. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.