بیهق

از ویکی‌گفتاورد
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بیهق نام دیرینه ناحیه‌ای از خراسان،شهرکی در رَبع نیشابور بوده است که امروزه آن را سبزوار هم خوانند. بر خلاف تصور عمومی که سبزوار و بیهق را یک شهر قلمداد می‌کنند، بررسی‌های جغرافیایی-تاریخی نشان می دهد که هر چند شهر سبزوار بعداً جانشین شهر بیهق شده و عملاً همان نقش و بلکه گسترده‌تر را در این ناحیه از خراسان ایفا نموده است، این دو شهر به لحاظ جغرافیایی بر هم منطبق نبوده و به لحاظ تاریخی هم تقدم و تاخر داشته‌اند. شهر بیهق که قدمت بیشتری داشته است در اطراف روستای فعلی خسروگرد واقع در ۶ کیلومتری سبزوار استقرار داشته است، که بعداً رو به ویرانی نهاده و کم کم قصبه سبزوار در محدوده مرکزی شهر سبزوار فعلی رونق گرفته و وسعت و توسعه یافته است.

گفتاورد[ویرایش]

  • بیهق از مراکز عمدهٔ تشیع در خراسان بوده است و خاندانهای بسیاری از سادات و نقبای علوی در این ناحیه به سر می‌بردند. در نیمهٔ اول سدهٔ ۲ق یحییٰ‌بن‌زید علوی پس از ماجراهایی به سبزوار یکی از شهرهای ناحیهٔ بیهق آمد و گروهی از شیعیان به دورش گرد آمدند و او را به خونخواهی پدر و قیام برضد عاملان بنی‌امیه در خراسان تشویق کردند. یحییٰ هم با کمک اینان بر نیشابور دست یافت، ولی سرانجام در جوزجان از نصربن‌سیار شکست خورد و کشته شد. در اوایل سدهٔ ۳ق امام محمدتقی(ع) که برای دیدن پدرش ـ امام رضا(ع)ـ از مدینه رهسپار مرو بود، در سر راه خود در ششتمد از دیه‌های ناحیهٔ بیهق اقامت گزید و در آنجا مورد استقبال مردم قرار گرفت.
    • تاریخ سبزوار

شعر[ویرایش]

  • به سبزوار یکـی روز گفتم ای بیهق؛ سـمند علم و ادب از تو بود در جولان//ز آب و خاک توسربرزده ست ابن یمین به خوابگاه تو شاهی نموده رخ پنهان
  • ز بعد رفتن “اسرار” بیهقا چه شده‌ست که مدتی اسـت فرو هشته‌ای بکام زبان//جواب داد که من هــستم آنچنان که بدم توخویش را مفکن در طریق شک وگمان
  • شکی مدار که بیهق ادیب خیز بود عدو اگر نپسندد بیاورش “برهان”//به وعظ و عـلم “مروّج” کنم تو را ثابت که موج مـــی‌زند از بحر منبرش عرفان
    • سلطان مراد گلستانی

پیوند به بیرون[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
بیهق
دارد.