بیهق
ظاهر
بیهق نام دیرینه ناحیهای از خراسان،شهرکی در رَبع نیشابور بوده است که امروزه آن را سبزوار هم خوانند. بر خلاف تصور عمومی که سبزوار و بیهق را یک شهر قلمداد میکنند، بررسیهای جغرافیایی-تاریخی نشان می دهد که هر چند شهر سبزوار بعداً جانشین شهر بیهق شده و عملاً همان نقش و بلکه گستردهتر را در این ناحیه از خراسان ایفا نموده است، این دو شهر به لحاظ جغرافیایی بر هم منطبق نبوده و به لحاظ تاریخی هم تقدم و تاخر داشتهاند. شهر بیهق که قدمت بیشتری داشته است در اطراف روستای فعلی خسروگرد واقع در ۶ کیلومتری سبزوار استقرار داشته است، که بعداً رو به ویرانی نهاده و کم کم قصبه سبزوار در محدوده مرکزی شهر سبزوار فعلی رونق گرفته و وسعت و توسعه یافته است.
گفتاورد
[ویرایش]- بیهق از مراکز عمدهٔ تشیع در خراسان بوده است و خاندانهای بسیاری از سادات و نقبای علوی در این ناحیه به سر میبردند. در نیمهٔ اول سدهٔ ۲ق یحییٰبنزید علوی پس از ماجراهایی به سبزوار یکی از شهرهای ناحیهٔ بیهق آمد و گروهی از شیعیان به دورش گرد آمدند و او را به خونخواهی پدر و قیام برضد عاملان بنیامیه در خراسان تشویق کردند. یحییٰ هم با کمک اینان بر نیشابور دست یافت، ولی سرانجام در جوزجان از نصربنسیار شکست خورد و کشته شد. در اوایل سدهٔ ۳ق امام محمدتقی(ع) که برای دیدن پدرش ـ امام رضا(ع)ـ از مدینه رهسپار مرو بود، در سر راه خود در ششتمد از دیههای ناحیهٔ بیهق اقامت گزید و در آنجا مورد استقبال مردم قرار گرفت.
- تاریخ سبزوار
شعر
[ویرایش]- به سبزوار یکـی روز گفتم ای بیهق؛ سـمند علم و ادب از تو بود در جولان//ز آب و خاک توسربرزده ست ابن یمین به خوابگاه تو شاهی نموده رخ پنهان
- ز بعد رفتن “اسرار” بیهقا چه شدهست که مدتی اسـت فرو هشتهای بکام زبان//جواب داد که من هــستم آنچنان که بدم توخویش را مفکن در طریق شک وگمان
- شکی مدار که بیهق ادیب خیز بود عدو اگر نپسندد بیاورش “برهان”//به وعظ و عـلم “مروّج” کنم تو را ثابت که موج مـــیزند از بحر منبرش عرفان
- سلطان مراد گلستانی