امینالدین بلیانی
ظاهر
امینالدین، محمد بن علی بلیانی (۱۲۷۰، بلیان - ۱۳۵۳، کازرون) صوفی و شاعر ایرانی بود. [۱]
گفتاوردها
[ویرایش]آنان که فلک ز نور دهر آرایند | تا ظن نبری که باز نایند آیند | |
از دامن آفتاب تا جیب زمین | رسمی است که تا خدا نمیرد زایند[۱] |
من خار غمت به مردم دیده کشم | جور و ستمت با دل غمدیده کشم | |
وانگه که بمیرم رقم بندگیت | بر ذرّهٔ استخوان پوسیده کشم[۱] |
ای دل پس زنجیر، چو دیوانه نشین | در دامن درد خویش مردانه نشین | |
زآمد شدن بیهده خود را پی کن | معشوق چو خانگی است در خانه نشین[۱] |
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ هدایت، رضاقلیخان. «امين بلیانی قُدِّسَ سِرُّه». نصرتالله فروهر. در ریاض العارفین. به کوشش سید رضی واحدی و سهراب زارع. تهران: انتشارات امیرکبیر، سال ۲۰۰۹م. ص ۳۶. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۰-۱۲۳۳-۸.