آرتور دو گوبینو
ظاهر
کنت آرتور دو گوبینو (به فرانسوی: Joseph Arthur de Gobineau) (۱۸۱۶–۱۸۸۲) نویسنده، خاورشناس، شاعر، مورخ، محقق و دیپلمات فرانسوی بود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «ایرانیان خود را در کشورشان و کشور را در خودشان دوست دارد. آنان با بیاعتنایی به آمد و شد حکومتهای گوناگون نظر میکنند، بی آنکه علاقهای به یکی از آن حکومتهایی که از بالای سر آنها میگذرند، نشان دهند. بدینسان، آنان مردمانی عاری از حس وطنپرستی سیاسی به نظر میآیند، اما کشورگشاییها و چیرهشدنها، بیآنکه به فردیّتِ ایرانی آسیبی برسانند، نیروی خود را از دست داده و نابود میشوند. به عبث، میتوان بخشی از ایران را جدا یا سرزمین آن را تقسیم کرد؛ میتوان نام ایران را از آن گرفت، ایران، ایران خواهد ماند و نخواهد مُرد.»
- «مکاتبات تاریخ ایرانیان» و «سه سال در ایران»
- «ایران در نظر من، چونان سنگ خارایی است که موجهای دریا آن را به اعماق راندهاند، انقلابات جوی آن را به خشکی انداخته، رودی آن را با خود برده و فرسوده کرده است؛ تیزیهای آن را گرفته و خراشهای بسیاری بر آن وارد آورده، اما سنگ خارا که پیوسته همان است که بود، اینک، در وسط درهای بایر آرمیده است. زمانی که اوضاع بر وفق مراد باشد، آن سنگ خارا گردش از سر خواهد گرفت. اهمیتی ندارد که کدام عنصر طبیعی پیروز شده یا چه حوادثی رخ داده باشد؛ تا زمانی که او از میان نرفته باشد، همان سنگ خارا خواهد بود و به جای نیرویی که بخواهد در درازای یک سده اندک آسیبی بر او وارد کند، او بر هزار نیروی مشابه چیره خواهد شد.»
- «مکاتبات تاریخ ایرانیان» و «سه سال در ایران»
- «ایرانیان قومی باستانیاند و چنانکه خود میگویند، شاید، کهنترین ملت جهاناند که حکومتی منظم داشتهاند و بر روی زمین همچون ملتی بزرگ عمل کردهاند. این حقیقت در ذهن هر خانواده ایرانی حضور دارد و تنها گروههای درس خوانده نیستند که این مطلب را میدانند و آن را بیان میکنند. حتی مردمان طبقات بسیار پایین نیز همین سخنان را تکرار میکنند و آن را موضوع گفتگوهای خود قرار میدهند. این مطلب شالوده استوار حس برتری آنان و یکی از اندیشههای عمومی و بخش ارجمندی از میراث معنوی آنان است. گاه شنیدهام که به تعارف میگویند که فرانسویان عالیترین نمونه نظام پادشاهی کهن اروپایی را به وجود آوردهاند و از این حیث به ایرانیان شباهت دارند.»
- «مکاتبات تاریخ ایرانیان» و «سه سال در ایران»
- «در نظر آنان چهره جمشید درخشش بیشتری دارد، رستم پهلوانی بس بزرگ است و به گفته قاطرچیان نیز همه کاروانسراهای ایران را شاه عباس بزرگ بنا کرده است. من این نکته را از این حیث نقل نمیکنم که برای دانستن روایتی درست از سلسلههای ایران، باید به عوام مراجعه کرد، بلکه تنها میخواهم بگویم که گذشته ملت حتی برای عوام نیز از جالبترین موضوعات گفتگوست و در نظر آنان این گفتگوها برای صرف وقت، روشی مناسبتر و دلپذیرتر از گوش دادن به قرائت کتابی یا … شنیدن داستانهای برخی مردمان دانشمندی است که میخواهند چیزهایی را به دیگران بیاموزند که هنوز خود به درستی نمیدانند. من انجمنهای بسیاری را دیدهام که گویندگان و شنوندگان آن همه از عامیترین گروهها بودند. این انجمنهای علمی، در بن دیواری خرابه یا در گودالی، درحالیکه جمعیت روی زمین نشسته بودند، تشکیل میشد، اما همگان به همان اندازه به مطالب گفته شده توجه میکردند که اگر آن انجمن در تالاری تشریفاتی برگزار میشد و شرکتکنندگان در مبلهایی که دور فرشی یشمی رنگ چیده شدهاند، نشستهاند باشند.»
- «مکاتبات تاریخ ایرانیان» و «سه سال در ایران»
- «در طول چهار ماهی که من در بیابانی در بیست فرسخی تهران در چادری به سر میبردم، خدمتکاران من، هر شب، در چادر یکی از پیشخدمتها یا آبدارباشی جمع میشدند و در آنجا کتاب میخواندند و دربارهٔ حوادث تاریخ باستان بحث میکردند، افراد بومی محل اردوگاه از حاضران همیشگی این انجمن بودند؛ آنان که چیزی میدانستند، دربارهٔ آن سخن میگفتند و کسانی که دانشی نداشتند، گوش میدادند و کوشش میکردند تا چیزی یاد بگیرند. حتی سربازان نیز از این فراغت بهرهای داشتند. گاهی پیش من میآمدند تا میان آنان داوری کنم. آشکار است که قومی که تا این اندازه به گذشته بها دهد، از اصلی حیاتبخش و نیرویی بزرگ برخوردار است.»
- «مکاتبات تاریخ ایرانیان» و «سه سال در ایران»
- «شاهنشاهی ایران را نژاد آریایی که مظهر نجابت و دلیری بیباکی بوده است، در آغاز تشکیل داده و سپس بر اثر تماس مستمر با نژادهای مختلف مانند تورانیان و تازیان، ارزش معنوی خود را به تدریج از دست داده است.»
- «مکاتبات تاریخ ایرانیان» و «سه سال در ایران»
- «ممالکی که در دورههای مختلف به ایران حمله کردند حتی اگر به ایران هم تسلط پیدا میکردند به جای این که تمدن خود را در مردم ایران نفوذ دهند، تمدن ایرانی در آنها نفوذ میکرد به همین دلیل در اکثر ممالک دنیا خصوصیات ایرانی رخنه کرد. ایران همیشه روی پای خود ایستاد و تمدن و فرهنگ خود را به دیگر اقوام شناساند و این نشانه فرهنگ و تمدن غنی ایرانی است که حتی در قوم فاتح هم اثر میگذاشت.»
- «مکاتبات تاریخ ایرانیان» و «سه سال در ایران»
دربارهٔ او
[ویرایش]- «گفتههای گوبینو دربارهٔ ایران و ایرانیان، ارتباط بسیار نزدیک با نظریه کلی او دربارهٔ «عدمتساوی نژادهای انسانی» دارد.»
- «در نظرگاه گوبینو اهمیت فلسفه بیشتر به این لحاظ است که آن، بدون اینکه بهخودیخود قوام و دوام داشته باشد، نتیجه و معلول تاریخ اقوام است و از این رهگذر نه فقط به نحو زیربنایی وضع فرهنگی هر یک از آنها را بروز میدهد، بلکه درجه اختلاف و پیچیدگی نژادی هریک را نیز معین و مشخص میکند»