پرش به محتوا

آخرین کلمات

از ویکی‌گفتاورد

آخرین کلمات افراد پیش از مرگ.

کلمات

[ویرایش]
  • «پدرم به من خبر داد تو نخستین کسی هستی که به من ملحق خواهی شد، و ماندن تو پس از من بطول نمی‌انجامد، این خبر مرا خوشحال کرده و اندوهم را کاست.»
  • «لا اله الا الله».
  • «شجاع یک بار می‌میرد و ترسو هزار بار.»
  • «چشمانِ بزدلان نمی‌خوابد.»
  • «پرودگارا! همانا خودم را نزدِ تو به حساب می کشم ، که چیزی به مانند [نَفس] آن ندارم.»
  • «گمان می‌کنم همهٔ دنیا آزاد است جز بلاد عرب»
  • «بگو: اگر شما در خانه‌های خود هم بودید، کسانی که کشته شدن بر آنان نوشته شده [مقدّر شده]، قطعاً [با پای خود] به سوی قتلگاه خویش می‌رفتند ... و فرمان خداوند همواره روی حساب و برنامه‌ای دقیق است.»
    • علی الرضا[۶]
    • توضیح: این سخن، دو آیه از قرآن است؛ آل عمران ـ ۱۵۴. و احزاب ـ آیه ۳۸.
  • «آن چه که با زور گرفته شد جز به زور باز پس گرفته نخواهد شد.»
    • جمال عبدالناصر Copeland, Miles (1970). The Game of Nations
    • توضیح: اشاره به مسئلهٔ فلسطین. این سخن، از آخرین سخنرانی اوست.
  • «ساعت چند است ؟»
    • مصطفی کمال آتاتُرک‏
    • توضیح:پیش از آنکه در ششم نوامبر به کما برود، او از دوستانش پرسید :«ساعت چند است؟».
  • «بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و بمیرم؟»
    • ابوریحان بیرونی[۷]
    • توضیح: وقتی ابوریحان در بستر مرگ بوده، مسئله‌ای از کسی می‌پرسد. او می‌گوید: «حالا چه وقت پرسیدن است؟» ابوریحان می‌گوید: «بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و بمیرم؟» آن شخص می‌گوید: «وقتی از خانه ابوریحان بیرون آمدم، هنوز یک کوچه بیشتر نرفته بودم که صدای شیون بلند شد.» .
  • «بر من گریه نکنید، زیرا از روزی که مسلمان شدم، به گناه آلوده نشده‌ام.»
  • «این ... چوبهٔ دار ... چوبهٔ دارِ شرم است ... اشهد ان لا اله الا الله وأشهد أن محمد رسول الله» [سه بار، بار آخر ناقص]
    • صدام حسین پیش از اجرای حکم اعدامش ، در اصل:هیه..های المشنقة... مشنقة العار». که منظور این است که این چوبه دار برای شما شرم‌آور است.[۸]
  • «مرا با لبای‌هایم و خون‌هایم به مانند شهیدان دفن کنید (وصیّت نوشته اش)... چی شده؟ چی کار می‌کنید؟ ای فرزندان من آیا مرا می‌کشید؟ ای پسرانم، من قذافی‌ام ... من رهبرم ... چکار می‌کنید؟ (به هنگام دستگیری‌اش)
  • «ای مظهر جمال و جلال خدا، علی/یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی// از شهریار پیر زمینگیر دست گیر/ ای دستگیر مردم بی‌دست و پا، علی.»

منابع

[ویرایش]