آتالا و رنه
ظاهر
آتالا
[ویرایش]- اگر آدمی، پای بر جای و استوار در عاطفههایش، بتواند همواره، احساسی را که هر دم دیگرگون میشود، بپرورد و نیرو بخشد، تنهایی و عشق از چنین انسانی، ابرمردی خداگونه پدید خواهد آورد؛ چه آنکه این دو، تنهایی و عشق، از لذتهای جاودانه خداییند. اما روان آدمی میفرساید؛ و هرگز، دیرگاهان، هیچ چیز را با مهری سرشار، دوست نمیتواند داشت. همواره، نکتههایی هست که دو دل، هرگز در آنها به یکدیگر نمیرسند و به همسازی و یگانگی راه نمیبرند؛ همین دوگانگیها میتواند، در درازای زمان زندگی را، به تمامی، بر آدمی ستوه آور و ملال انگیز گرداند. (ص ۱۴۲)
- والاترین لغزش آدمی، در آن خواب نوشین خوشبختی که در سر میپرورند، این است که فرسایش و ویرانگریمرگ را، که وابسته هستی و نهاد آدمی است، از یاد میبرند؛ میباید کار را به پایان برد. دیر یا زود، هر اندازه شادکام و فرخ روز باشی، این چهره زیبا بدل به چهرهای یگانه و همانند خواهد شد که گور به تمامی فرزندان آدمی ارزانی میدارد. ... عشق، هرگز قلمرو فرمانرواییش را تا تیرگیهای گور نمیتواند گسترد. (ص ۱۴۲)
- اگر انسانی، سالی چند پس از مرگ ، به جهان روشنایی باز آید، من تردید دارم که حتی آنان که در سوگ او اشکها از دیده برافشاندهاند، با شور و شادمانی بدیدارش بشتابند: آری، آدمی بس زود، پیوندهایی نو با دیگران بر میبندد. به آسانی خلق و خویی دیگر مییابد؛ چه مایه دیگرگونی و ناپایداری در هستی آدمی ساده و سرشتی است! چه مایه زندگی ما خوار و بیمقدار است، حتی در دل دوستان یکدله مان! (ص ۱۴۳)
- اگر آسمان امروز تو را با تلخکامیها میآزماید، تنها برای آنست که دلت را بیش از پیش بر رنج و درد دیگران نرم گرداند. (ص ۱۴۴)
رنه
[ویرایش]- آدمی هیچگاه بدان سبب که خودپسندانه به جهان مینگرد و آن را خوار و فاجعه بار میشمارد، انسانی برتر نمیتواند بود. تنها آن گروه از آدمیان، از زندگی میگریزند و آن را خوار میدارند، که از تنگ بینی، افقهای دوردست آینده را نمیتوانند دید. (ص ۲۴۸)
- تنهایی برای آن کسی که نمیتواند با خداوند بزید، زیان بار و بدفرجام است؛ تنهایی توانایی جان را در میافزاید؛ در همان هنگام که تمامی ابزارها و بهانههای بایسته را، برای به کار گرفتن این توانایی از وی باز میگیرد و دریغ میدارد. آن کس که نیروهایی نهانی و ارجمند فراچنگ آورده است، میباید آنها را در راه خدمت به همنوعان خویش به کار گیرد اگر او، این تواناییها را به کار نگیرد و بیهوده رها کند، با گونهای بینوایی و تیرهروزی نهانی کیفر آن را خواهد دید؛ دیر یا زود آسمان به کیفری هراس انگیز سزای وی را خواهد داد. (ص ۲۴۹)
منابع
[ویرایش]شاتوبریان. «آتالا» و «رنه». ترجمه میرجلال الدین کزازی. تهران: نشر مرکز، چاپ دوم، ۱۳۶۷