ژولیا کریستوا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Replacing 3395V2.jpg with File:Julia_Kristeva_à_Paris_en_2008.jpg (by CommonsDelinker because: redirect linked from other project). |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[file: |
[[file:Julia Kristeva à Paris en 2008.jpg|thumb|left|شادمانی تنها به قیمت سرپیچی به دست میآید.]] |
||
'''[[W:ژولیا کریستوا|ژولیا کریستوا]]''' (به زبان بلغاری: Юлия Кръстева یولیا کریستوا و به [[فرانسوی]]: Julia Kristeva) (زادهٔ ۲۴ ژوئن ۱۹۴۱) [[نویسنده]]، [[فیلسوف]]، منتقد ادبی، روانکاو، فمینیست و رماننویس بلغاری-فرانسوی است. |
'''[[W:ژولیا کریستوا|ژولیا کریستوا]]''' (به زبان بلغاری: Юлия Кръстева یولیا کریستوا و به [[فرانسوی]]: Julia Kristeva) (زادهٔ ۲۴ ژوئن ۱۹۴۱) [[نویسنده]]، [[فیلسوف]]، منتقد ادبی، روانکاو، فمینیست و رماننویس بلغاری-فرانسوی است. |
||
نسخهٔ ۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۵
ژولیا کریستوا (به زبان بلغاری: Юлия Кръстева یولیا کریستوا و به فرانسوی: Julia Kristeva) (زادهٔ ۲۴ ژوئن ۱۹۴۱) نویسنده، فیلسوف، منتقد ادبی، روانکاو، فمینیست و رماننویس بلغاری-فرانسوی است.
گفتاوردها
علیه افسردگی ملی
- «آزادی به مثابهٔ سرپیچی صرفاً گزینهای دم دستی نیست، بلکه انتخابی بنیادین است. بدون آن، نه حیات ذهن ممکن است و نه زندگی در جامعه. در اینجا منظورم «حیات» است نه صرفاً معاش، تکرار، مدیریت. پرسش کردن از قوانین، هنجارها و ارزشها، لحظهای حیاتی در زندگی روانی افراد وجوامع است.»[۱]
- «شادمانی تنها به قیمت سرپیچی به دست میآید.»
هانا آرنت زندگی روایت ست
- «تنها استعارهٔ ممکنی که میتوان در مورد زندگی ذهن متصور شد احساس زنده بودن است.»[۲]
- «آرنت از رهگذر به ارث بردن درهم آمیختگی زندگی و تفکر که بخشی از معاد شناسی مسیحی و نیز فلسفه است، کاری میکند که طنین "ساخت گشاییِ ذهن "در تاریخ بپیچد تا نشان دهد که زندگی، برخلاف اعتقاد ایدئولوژیهای انسان گرایانه، ارزشی فی نفسه و بنفسه نیست. زندگی به سر منزل مقصود نمیرسد مگر آنکه هرگز از پژوهش در باب معنا وعمل دست نکشد: "خصوصیت آشکار کنندهٔ عمل و نیز قابلیت اقامهٔ داستان و تاریخی شدن، هردو همان منبعی را تشکیل میدهند که معناداری از آن برون میجهد و وجود انسانی را روشن میسازد".»
بدون منبع
- «از سوی دیگر، گفتمان گفتگویی همانطور که گفتمانهای کارناوالی و منیپیینی را شامل میشود، رمان چند صدایی را نیز دربرمیگیرد؛ و در ساختارهایش، نوشته، نوشتهٔ دیگر را میخواند، خودش را میخواند، و طی یک فرایند تکوینِ ویرانگر، خودش را میسازد.»