عصر روشنگری
ظاهر
عصر روشنگری (به انگلیسی: Age of Enlightenment) که در فرانسوی Siècle des Lumières (قرن روشنگری) شناخته میشود، جنبشی فلسفی بود که بر دنیای ایدهها و تفکرات اروپای قرن ۱۸ام چیره بود. اهداف اصلی متفکران روشنگری، آزادی، پیشرفت، دلیل، مدارا و پایان دادن به سوء استفاده از کلیسا و دولت بود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «روشننگری خروج آدمی است از نابالغیِ به تفسیرِ خویشتن خود؛ و نابالغی ناتوانی در به کار گرفتن فهم خویشتن است بدون هدایت دیگری.»
- «دلیر باش در بهکار گرفتن فهم خویش! این است شعار روشننگری».
- «وقتی که دربارهٔ این عصر معروف به روشنگری یا عصر عقل میاندیشیم، به طور طبیعی به این اندیشه متمایل میشویم که این عصر را عصر عقل انتقادی و به دور از احساسات بدانیم. با این همه، هیوم، یکی از بزرگترین شخصیتهای رو. شنگری میگفت که عقل بندهٔ عواطف یا انفعالات نفسانی است؛ و باید هم باشد. او مبنای حیات اخلاقی را در احساسات مییافت. در فرانسه، ولتر که همهکس او را تجسم محض عقل انتقادی و تا اندازهای سطحی به شمار میآورند، بر آن بود که بدون انفعالات نفسانی پیشرفت آدمی میسر نمیشود. زیرا انفعالات نیروی محرکی در آدمیاند؛ آنها به منزلهٔ چرخهاییاند که ماشینها را به حرکت درمیآورند.»
- «اندیشههای عصر روشنگری به انسان آموخت که چگونه میتواند از خود به منزلهٔ رهنمونی برای ایجاد هنجاری اخلاقی ارزشمند استفاده کرده و بدون نیاز به الهام یا مقامات کلیسا برای تشخیص خیر و شر به خود متکی شود.»
- «شعار روشنگری: جرأت دانستن داشته باش که تلویحاً به دانش خود اعتماد داشته باش را میرساند، انگیزهٔ کوششها و موفقیتهای انسان مدرن گردید.»
- «شک و تردید فزاینده در مختار بودن و خرد بشر، وضع اخلاقی نابسامی پدیدآورده که انسان را از رهبری الهام یا خرد محروم کرده است. در نتیجه وضعی نسبی مورد قبول واقع شده که طبق آن، احکام ارزشی و هنجاری اخلاقی منحصراً بسته به سلیقه و دلخواه بوده و در این مورد نمیتوان حکمی که ازرش عینی داشته باشد، مقرر داشت.»
- «چون انسان نمیتواند بدون ارزشها و هنجارها زندگی کند لذا این نسبیگرایی او را شکار و قربانی سیستمهای ارزش غیرمنطقی میکند؛ و به موضعی برمیگردد که در گذشته مقهور روشنگری یونان، مسیحیت، رنسانس و روشنگری قرن هجدهم شده بود. خواستههای مربوط به کشور، پیشوایان قدرتمند و معجزهگر، ماشینهای نیرومند و موفقیت مادی منابع هنجارها و احکام ارزشی انسان شدهاند.»
منابع
[ویرایش]- ↑ تاریخ فلسفه کاپلستون، جلد ۳
- ↑ روشن نگری چیست؟ گردآورنده: ارهارد بار، ترجمه سیروس آرینپور
- ↑ به نقل از فردریک کاپلستون، تاریخ فلسفه، جلد ششم: از ولف تا کانت، ترجمهٔ اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، انتشارات سروش، ۱۳۷۵، صفحهٔ ۳۸.
- ↑ اریش، فروم. Man for himself, an inquiry into the psychology of ethics. ترجمهٔ انسان برای خویشتن، پژوهشی در روانشناسی اخلاق. انتشارات بهجت (فارسی)، ۱۹۴۷. ۱۵–۱۶. شابک ۹۷۸-۰-۸۰۵۰-۱۴۰۳-۷.
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |