ریچارد فاینمن
ریچارد فاینمن ( ۱۱ می ۱۹۱۸ - ۱۵ فوریه ۱۹۸۸) فیزیکدان آمریکایی.
گفتاوردها
[ویرایش]- «علم اعتقاد به ناآگاهی متخصصان است.»
- «دانش چیست؟»، ارائه شده در نشست سالیانهٔ انجمن ملی مدرّسان علوم سال ۱۹۶۶ در نیویورک. چاپ شده در مجلهٔ مدرّس فیزیک، سال هفتم، شماره شش، ۱۹۶۸، صفحات ۳۱۳–۳۲۰.
- «میتوانید اسم یک پرنده را در تمام زبانهای دنیا یادبگیرید اما وقتی این کار به پایان رسید، شما دقیقاً هیچ چیز در مورد آن نمیدانید… پس بیایید به پرنده نگاه کنیم و ببینیم که چه میکند. این مسئله است که مهم است. من خیلی زود تفاوت میان دانستن نام یک چیز و شناختن آن چیز را آموختم.»
- «دانش چیست؟»، ارائه شده در نشست سالیانهٔ انجمن ملی مدرّسان علوم سال ۱۹۶۶ در نیویورک. چاپ شده در مجلهٔ مدرّس فیزیک، سال هفتم، شماره شش، ۱۹۶۸، صفحات ۳۱۳–۳۲۰.
- «برای داشتن فناوریای پیروز، واقعیت باید بر روابط عمومی تقدم یابد. چرا که طبیعت را نمیتوان فریب داد.»
- گزارش کمیسیون راجرز دربارهٔ حادثهٔ فضاپیمای چلنجر. پیوست E: ملاحظات شخصی دربارهٔ مطمئن بودن شاتل.
- شاعران میگویند که علم، زیبایی ستارهها را ضایع میکند، چونکه آنها را صرفاً کرههایی از اتمها و مولکولهای گاز میدانند. البته هیچ چیز «صرفِ» خودش نیست. من هم میتوانم ستارهها را در آسمان شب کویر ببینم و شکوهشان را حس کنم. اما آیا کمتر از آنی که هست میبینم یا بیشتر؟ عظمت افلاک، تخیلم را هر چه دورتر میبرد. شیفته و مبهوت این چرخ و فلک، با چشمهای کوچکم میتوانم نورهایی به قدمت یک میلیون سال را هم ببینم. چه نقش و نگار عظیم و پرابهتی است اینکه خود من هم جزئی از آنم. آنچه تنم را ساخته، شاید روزگاری، شرارهای بوده باشد که از ستارهٔ فراموش شدهای بیرون زدهاست. مثل آن شرارهای که همین حالا دارم در آن گوشه میبینم. یا میتوانم این چرخ و فلک را با چشم بزرگ تلسکوپ پالومار تماشا کنم و ببینم که ستارهها همه دارند از هم، از نقطهٔ آغازی که شاید روزگاری سرچشمهٔ همگیشان بودهاست، دور میشوند. این نقش چگونه است؟ معنی این حرکتها چیست؟ جستوجو برای فهمیدنشان، گمان نمیکنم لطمهای به راز و رمز و زیبایی این چرخ و فلک بزند. چون حقیقت بسیار باشکوهتر و زیباتر از آنی است که شاعران و نگارگران قدیم میتوانستند تصور کنند. شاعران امروزی چرا حرفی از این چیزها نمیزنند؟ چه جور مردمانی هستند این شاعران، که اگر ژوپیتر خدایی در هیئتِ انسان باشد، دربارهاش چه شعرها که نمیسرایند اما اگر در قالبِ کرهٔ عظیم چرخانی از متان و آمونیاک باشد، سکوت میکنند؟
— برای دستیابی به یک فناوری موفق، واقعیت باید بر مصلحتاندیشیهای روابط عمومی اولویت یابد چرا که طبیعت را نمیشود فریب داد.
— ضمیمهٔ گزارش فاجعه انفجار شاتل چلنجر[۱]
منسوب
[ویرایش]- «تمامی فرآیندهای بنیادی برگشتپذیرند.»
- «فلاسفه بسیار در مورد اینکه چه چیز برای علوم ضروریست صحبت میکنند و همیشه این نظرات، تا آن جا که دیده میشود، خیلی خام و حتی به احتمال اشتباهند.»
- «میتوانم با شک و عدمقطعیت و ندانستن زندگی کنم. فکر میکنم زندگی با ندانستن جالبتر است از دانستن پاسخهایی که ممکن است اشتباه باشند.»
- «گوش کن رفیق! اگه میتونستم توی یه دقیقه بهت بگم که چه کار کردهام، مطمئناً این کارها ارزش جایزهٔ نوبل رو نداشت.»
- «فیزیک مثل سکس است. مطمئناً نتایجی عملی کاربردی خواهد داشت ولی دربرداشتن این نتایج دلیل نیست که به آن دست مییازیم.»
- «فیزیک در مقایسه با ریاضیات مثل سکس در مقایسه با خودارضاییست.»
- «ریاضیات واقعی نیست، اما واقعی حس میشود.»
- «دین فرهنگی از جنس ایمان است، علم فرهنگی است از جنس شک.»
- «زمانی که مسئلهای را حل میکنید، نگران نباشید. حال، پس از اینکه مسئله را حل کردید، حالا وقت نگرانشدن است.»
- «آنچه را که نتوانم بسازم، درکش نخواهم کرد.»
- روی تخت سیاه اتاق او در زمان مرگش در سال ۱۹۸۸. (ذکر شده در کتاب «خلاصهای دربارهٔ گیتی» اثر استیون هاوکینگ، صفحهٔ ۸۳.)
- «اگر همواره مانند گذشته بیاندیشید همان چیزهایی را بدست میآورید که تا به بحال کسب کردید»
- «از این که دو بار بمیرم، متنفرم؛ خیلی خستهکنندهاست.»
- آخرین کلمات
دربارهٔ فاینمن
[ویرایش]— حتی وقتی که ریچارد چیزی را نمیفهمید، همیشه به نظر میرسید که او بهتر از بقیه ما میفهمد. او هرچیزی را که درک کرده بود میتونست به دیگران هم بفهماند. ریچارد کاری میکرد که دیگران احساس کودکانی را داشته باشند که بزرگترها برای اولین بار با آنها مانند انسانهای بالغ برخود میکنند. او هیچوقت از گفتن حقیقت ترسی نداشت و هرقدر هم که سؤالی که از او میپرسیدی احمقانه بود، هیچوقت کاری نمیکرد که حس کنی آدم احمقی هستی.
— فاینمن خودش را در ابری از افسانهها محصور کرده بود و زمان و انرژی زیادی را صرف سر زبان انداختن حکایتهایی دربارهٔ خودش میکرد. خیلی از این حکایتها البته از داستانهایی که ریچارد تعریف میکرد برآمده بود که معمولاً او قهرمانشان بود و آخر داستان معلوم میشد که او باهوشتر از همه بودهاست.
منابع
[ویرایش]- ↑ Feynman, Richard P. (1986) Appendix F- Personal Observations on the reliability of the Shuttle.
- ↑ Daniel Hillis, "Richard Feynman and the Connection Machine", Physics Today, volume 42, number 2, February 1989, p. 78-83, at p. 83
- ↑ Murray Gell-Mann, "Dick Feynman — The Guy in the Office Down the Hall," Physics Today, volume 42, number 2, February 1989, p. 50-54, at p. 50