خدا
ظاهر
خدا وجودی است که مورد پرستش قرار میگیرد و باور میرود که جهان را خلق کردهاست.
گفتاوردها
[ویرایش]- كسانى كه زنانشان را ظهار مىكنند [و مىگويند: پشت تو چون پشت مادر من است] آنان مادرانشان نيستند. مادران آنها تنها كسانىاند كه ايشان را زادهاند، و قطعاً آنها سخنى زشت و باطل مىگويند، و[لى] خدا مسلماً درگذرنده آمرزنده است... آیا ندانسته ای که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است، می داند؟ هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه نفر نیست مگر اینکه او چهارمی آنان است، و نه میان پنج نفر مگر اینکه او ششمی آنان است
- المجادله [۱]
- مثل كسانى كه [عمل به] تورات بر آنان بار شد آنگاه آن را به كار نبستند،مثل خرى است كه كتابهايى را برپشت مىكشد. [وه] چه زشت است وصف آن قومى كه آيات خدا را به دروغ گرفتند. و خدا مردم ستمگر را راه نمىنمايد.
- ای پیامبر! چرا چیزی را که الله بر تو حلال کرده است به خاطر خشنودی همسرانت (بر خود) حرام میکنی؟!
- يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ ۖ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
- التحريم
- بخشنده ی مهربان است. مالک روز جزاء است. ما را به راه راست هدایت کن.
- الفاتحة
- أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَهُ (3) بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ (4) - آیا انسان میپندارد که (پس از مرگ) هرگز استخوانهایش را جمع نخواهیم کرد؟! آری، ما قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتانش را یکسان و مرتب کنیم.
- سورة القيامة 4-5
- زیرا حقیقت آدم و انسان همان روح است که مظهر الوهیت است و خداوند این روح را به خود نسبت می دهد.
- و به راستی ما شما را در زمین همواره تمکین دادیم و برای شما در آن وسایلی برای معیشت نهادیم اما چه کم سپاسگذاری میکنید و بیچون شما را به درستی آفریدیم، سپس به صورتگری شما پرداختیم و پس از آن به فرشتگان گفتیم برای شکرانه تعلیم آدم برای من سجده کنید، پس همه به خدا سجده کردند، جز ابلیس که از این کار ممانعت کرد.
- اعراف 11
- قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ
- من چیزی (ازاسرارخلقت بشر) می دانم که شما نمی دانید
- بقره 31
- خدا آدم را امر فرموده گفت، از همۀ درختان باغ بی ممانعت بخور· اما از درخت معرفت نیک و بد زنهار نخوری زیرا روزی که از آن خوردی هر آینه خواهی مرد
- Genesis 2:16
- ای برگزیدهام تو را بسیار دوست دارم.تو نسبت به ما مانند آن کودکی هستی که حتّی هنگام قهر مادرش، به مادر پناه میبرد، و تنها او را حامی خود میداند، تو وقتی در درگاه ما مناجات میکنی و میگویی «ای خدا تنها تو را میپرستم و تنها از تو کمک میجویم»، در حقیقت تنها مرا میپرستی و تنها از من کمک میجویی، این است راز محبوبیت ویژه تو در پیشگاه من.
- خدا به موسی وحی کرد [۲]
- ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد. ملکوت تو بیاید. اراده تو چنانکه در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود. نان کفاف ما را امروز به ما بده.
- دعای ربانی
- من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری، من چون تویی دارم و تو چون خود نداری.
- «بسیاری از مردم که خدا را یافتهاند، از او خوششان نیامده و بقیه عمر را از اوگریزان بودهاند.»
- «ای کاش خدا نشانهای واضح به من میداد! مثلاً حسابی پر از پول در یک بانک سوئیسی.»
- «ای یَهُوَه خدای ما، جلال و حرمت و قدرت شایستهٔ توست؛ زیرا تو همه چیز را آفریدی و به خواست تو بود که همه چیز به وجود آمد و آفریده شد.»
- «خدا مرده؛ مارکس مرده و من خودم حس خیلی خوبی ندارم.»
- «من به خدا اعتقادی ندارم؛ وجود او توسط علم رد شدهاست اما در اردوگاههای کار اجباری یاد گرفتم که به انسانها اعتقاد پیدا کنم.»
- «اینکه خدا وجود ندارد را نمیتوانم انکار کنم. اینکه تمام وجودم برای خدا زاری میکند را نمیتوانم فراموش کنم.»
- «آن که وصف آفریدهای چون خود را نتواند، وصف کردن خدای خویش را چگونه داند؟»
- علی بن ابیطالب نهج البلاغه، خطبه، ۱۱۲
- «من مسیحی هستم و با فرهنگ مسیحی بزرگ شدهام اما درمورد ادیان مختلف تحقیق کردهام و متوجه شدهام که خداوند در همه ادیان مشترک است.»
- «من از خداوند به خاطر موهبتهای سخاوتمندانهاش متشکرم. او به من شهامت و ایمان به خودم را داد.»
- «در میان کودها و زبالهها
- معیاری مییابم برای سنجش انسانیّت، انگیزهای
- همچون حضور خدا.
- بیهیچ تردید، در کودها و زبالهها و در حرکات گربهٔ بازیگوش
- خدا حضوری آشکار دارد.
- آنجاست! او را بنگرید! راست در برابر چشمانتان.
- نیز حضور خدا را در جارویی که به دست میگیرم
- در تارهای عنکبوتِ لانهکرده در کنج سقف
- و بیش از همه در سکوت ژرفِ گورستان حس میکنم.
- بیاعتنا به آن تردید همیشگی، در عمقِ جانِ انسان
- که هیچ چیز نمیتواند باشد جز خلأئی عیمق،
- نشأتگرفته از جهلِ مطلق.»
- — استوی اسمیت در در میانِ زبالهها[۳]
- «از آنجایی که اشخاصی تحت تأثیر افکار من به گمراهی افتادهاند، بدین وسیله میخواهم زیان عظیمی را که ممکن است به آنها زده باشم جبران کنم.»
- «برخی مفسران، بی پروا ادعا کردند که سن بالای من با «تغییر عقیدهام» ارتباط دارد. گفته شده ترس، ذهن مرا به کلی تسخیر کرده! انتقادها شامل این نکته بود که انتظار ورود قریبالوقوع به آخرت، موجب تغییر عقیده من در بستر مرگ شده. قطعاً این افراد نه با نوشتههای من دربارهٔ عدم وجود جهان پس از مرگ آشنا بودند و نه با دیدگاههای شایع من در این موضوع. بیش از پنجاه سال، من نه تنها وجود خدا را رد کردم، بلکه وجود جهان پس از مرگ را نیز نپذیرفتم… همان جایی که نظرم را در مورد آن عوض نکردهام… بنابراین، رسماً اعلام میکنم، میخواهم همه آن شایعههایی را که مرا در جایگاه شرطبندی پاسکالی قرار میدهد، تکذیب کنم.»
- «خداباوریام، حاصل ۲۰ سال پژوهش بیوقفه بود.»
- خدا وجود دارد، آنتونی فلو، مترجم: اسماعیل شرفی، ناشر: سپیده باوران، تاریخ نشر: ۱۳۹۳.[۴]
- همیشه میگویم خدا یعنی عشق و محبت. مینویسم خدا عشق محبت. خداوند جز این نیست. هیچ وقت خدا به بندهاش غضب نمیکند. مگر این که چه کاری کرده باشد. تازه آن وقت هم میبخشد اما خود بندهها همه چیز را ناجور میکنند. خدا همه چیزهایی را که خلق کرده، دوست دارد.
- مهین شهابی، ۱۴ آوریل ۲۰۰۹/ ۲۵ فروردین ۱۳۸۸؛ مصاحبه با «جام جم»[۵]
منابع
[ویرایش]- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/55138/در-جستوجوی-معنای-نور
- ↑ http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/l/lorettayou195833.html
- ↑ حسنزاده, فریده. شعر زنان در سدهٔ بیستم میلادی. تهران: نگاه, 2001. 395. ISBN 9643510476.
- ↑ اعتراف آنتونی فلو فیلسوف معروف ملحد پس از 70 سال انکار خدا
- ↑ «گلها جواب سلامم را میدهند». جام جم، ۲۵ فروردین ۱۳۸۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ مه ۲۰۲۲.