حکمت شادان
ظاهر
حکمت شادان (به آلمانی: Die fröhliche Wissenschaft) (به انگلیسی: The Gay Science) کتابیست از فریدریش نیچه که در سال ۱۸۸۲ منتشر شد.
گفتاوردها
[ویرایش]- «خدا مردهاست. خدا مرده میماند؛ و ما اورا کشتهایم. چه تسلایی قاتل همه قاتلان؟ مقدسترین و تواناترین چیزی که دنیا تا کنون بخود دیده زیر دشنه ما تا مرگ خونریزی کرده: چه کس ما را از این خون پاک خواهد کرد؟ با چه آبی میتوانیم خود را بشوییم؟ چه مراسمی چه بازی ای باید اختراع کنیم؟ آیا بزرگی این عمل برای ما بیش از حد بزرگ نیست؟ برای اینکه شایسته آن باشیم آیا نباید خود خدا شویم؟»[۱]
- «وقتی به این میاندیشم که میل و خواستی همواره میلیونها جوان اروپایی را تحریک و وسوسه میکندکه کاری انجام دهند، جوانانی که نه کسالت و ملال را میتوانند تحمل کنند، و نه خودشان را، متوجه میشوم که باید در وجود آنان میل و خواستی برای رنج بردن بهر قیمتی وجود داشته باشه، تا شاید دلیلی برای اقدام و انجام کارهای بزرگ بدست آنان دهد. آری رنج و عذاب لازم است! بهمین علت فریادهای سیاستمداران را میشنویم، شاهد اندوه و درماندگی بیشمار همهٔ طبقات و مصیبتهای دروغین، ساختگی و اغراقآمیز و شتاب کورکورانه برای باور کردن آنها هستیم.»
- «ای همنوع من، همنوع عزیز من! نمیدانم آیا هنوز میتوانی به زیان نوع ما "نابخردانه " و "بد" زندگی کنی؟ آنچه میتوانست به نوع ما آسیب برساند شاید از هزاران سال پیش درما مردهاست. شاید این از آن مواردی ست که حالا دیگر از دست هیچکس حتی پروردگار کاری ساخته نیست. به دنبال بهترین یا بدترین امیال یا گرایشات خود برو و بهرحال بسوی نیستی ات گام بردار، درهر دو صورت شاید به گونه ای به پیشرفت بشریت کمک کردهای، به این عنوان جزو نیکوکاران محسوب خواهی شد وحق خواهی داشت ستایشگرانی داشته باشی … همینطور کسانی هم تورا مسخره خواهند کرد !اما هرگز کسی را پیدا نخواهی کرد که بتواند تماماً تورا به عنوان یک فرد، حتی در بهترین خصوصیات وکارهایت مورد تمسخر وریشخند قرار دهد، کسی که بتواند حقیقت تورا یعنی حقارت بی پایانت را ای مگس بیچاره، ای وزغ بینوا نشانت دهد!»
- «در روی این زمین که بهای هر چیز شاید زیاده از حد بالاست، بدست آوردن تسلط و استادی در هر زمینه گران تمام میشود؛ در صورتی مرد حرفهٔ خود میشویم که قربانی آنهم باشیم:این بهای آن است. اما شما نمیخواهید اینطور باشد، شما میخواهید "ارزانتر" تمام شود و بخصوص "آسانتر" باشد، درست نمیگویم هم عصران عزیز من؟ بسیار خوب اینطور باشد! اما شما چیز دیگری خواهید داشت:بجای متخصص و استاد، شما حراف و قلم زن خواهید داشت.[…] قلم زن که خودش هیچ چیز نیست ولی معرف تقریباً همه چیز است، نقش کارشناس را بازی میکند، جای خبره مینشیند و در کمال پستی بجای دیگری مطالبهٔ پاداش و افتخار و اشتهار میکند.»
- «پیکرم به لرزه افتادهای؟ اگر میدانستی تورا به کجا میبرم بیشتر میلرزیدی.» –تورن (سردار فرانسوی)
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ فریدریش ویلهلم نیچه، حکمت شادان، ترجمهٔ جمال آل احمد، سعید کامران و حامد فولادوند، انتشارات جامی، ۱۳۹۶.