جوزف برودسکی
ظاهر
ایوسیف آلکساندروویچ برودسکی (به روسی: Ио́сиф Алекса́ндрович Бро́дский) (در آمریکا ژورف برودسکی (به انگلیسی: Joseph Brodsky)) شاعر روس آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۸۷ است.
گفتاوردها
[ویرایش]- «بهتدریج واقعیت به پوچی بدل میشود. /تو این حرف بهجامانده از قلم را میخوانی/و باز سرزنش میکنی، مثل پوست که مورچه را/ بهخاطر کندیاش. /به یاد بیاور که مردم از خانههایشان بیرون نمیآیند مگر بهدلیلی: /کرایه خانه پریده است، تحتفشار قرار گرفتهاند؛ / فقط آینده فضای بینیاز/به آنهاست. / از طرفی گرفتن صور فلکی که سرعت برای آنها- مصیبتی است، /ماهیت حضورشان، عدم است. یعنی هستیشان معلول نیستیست. /و اینچنین، پس از سالها به شاهدان جنایات بزرگ تبدیل میشوند. /روزها -جالبتر از زندگی؛ و صدا به صورت علایم/و نشانههای متن درمیآید. اگرچه نه تلسکوپی در انتظار توست، /نه خاطرهای.»
- گزیده شعرها و سخنرانی نوبل ایوسیف برودسکی[۱]
- «سیستم و نظام اخلاقی آن، چه رسد به زیباییشناسی آن، همیشه دیروز هستند، زبان و ادبیات، همیشه امروز و اغلب فردا است… یکی دیگر از خدمات ادبیات این است که به انسانها کمک میکند تا تفاوت زندگی خود را از انبوه گذشتگان و همچنین افراد شبیه به خودشان تشخیص دهد، یعنی اینکه تحتلوای نام شرافتمندانه قربانی تاریخ قرار نگیرد… دینامیک و منطق مادی هنر مدام از شیوههای قدیمیتر برای دستیابی- یا اشاره- به راهحل جدید زیباییشناسی بهره میگیرد. از نظر برخورداری از نسبت شخصی، دینامیک، منطق و آینده، هنر هیچ مترادفی ندارد، اما در بهترین شرایط، موازی تاریخ است و خصیصه وجودی آن ایجاد مداوم واقعیت زیباییشناسی است.»
- گزیده شعرها و سخنرانی نوبل ایوسیف برودسکی[۱]
- «اثر هنری بهویژه ادبیات و شعر انسان را چشمدرچشم مورد خطاب قرار میدهد و با او وارد رابطهای مستقیم و بیواسطه میشود. بههمین دلیل قهرمانان رفاه عمومی تودههای حاکم و منادیان ضرورتهای تاریخی بهطورکلی به هنر بهویژه به ادبیات و شعر روی خوش نشان نمیدهند. زیرا آنجا که شعر پا میگذارد آنها بهجای موافقت موردانتظار و اتحاد، متوجه بیعلاقگی و اختلافنظر میشوند.»
- گزیده شعرها و سخنرانی نوبل ایوسیف برودسکی[۱]
- «تاریخ، همیشه دیروز است و ادبیات همیشه فردا است.»
- گزیده شعرها و سخنرانی نوبل ایوسیف برودسکی[۱]
منابع
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |