بهاءالدین پازارگاد
ظاهر
بهاءالدین حسامزاده شهرتیافته به پازارگاد (۱۸۹۹، شیراز - ۲۷ نوامبر ۱۹۶۹، تهران) آموزگار، مقامدار گوناگون، پژوهشگر علوم سیاسی، روزنامهنگار، مؤلف و شاعر ایرانی بود.[۱]
گفتاوردها
[ویرایش]- «اسلحهٔ ازمنه قدیم شمشیر و تیر و کمان بوده و چنگیز و تیمور و آتیلا که به خونخواری مشهور و مظهر مقاومت و آدمکشی شمرده میشدند هیچگاه نمیتوانستند کشتاری از بشر که امروز در ظرف چند ثانیه انجام میگیرد در تمام ساعات عمر خود انجام دهند.»
- «بلای جنگ»، ۱۳۳۲[۲]
حالم چو زلف یار پریشان است | روزم سیه چو شام غریبان است | |
شوخی ربود عقل و دل و دینم | شوخی که دشمن تن و هم جان است | |
دل در برابر خم ابرویش | گوی فتاده در خم چوگان است | |
چشمش مگوی نرگس جادوی است | زلفش مگوی آفت ایمان است[۱] |
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. دوم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۷۱۴. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.
- ↑ بهاءالدین پازارگاد، «بلای جنگ: هزینه و ارزش جنگها ۱»، مجلهٔ مهر، شمارهٔ ۵، سال نهم، ۱۳۳۲، صفحهٔ ۱۸۱.