یانیس ریتسوس
ظاهر
یانیس ریتسوس (زاده ۱ مه ۱۹۰۹ - درگذشته ۱۱ نوامبر ۱۹۹۰ در آتن) شاعر معاصر یونانی بود.
اشعار
[ویرایش]- ما مست از سخنانی هستیم که
- ما مست از سخنانی هستیم که هنوز به فریاد در نیاورده ایم
- مست از بوسههایی هستیم که هنوز نگرفتهایم
- از روزهایی که هنوز نیامده اند
- از آزادی که در طلبش بودیم
- از آزادی که ذره ذره به دست میآوریم
- پرچم را بالا بگیر
- تا بر صورت بادها سیلی بزند
- حتی لاک پشتها هم هنگامی که بدانند به کجا میروند
- زودتر از خرگوشها به مقصد میرسند
- عکسهای قدیمیِ بهار در جیبمان مانده
- عکسهای قدیمیِ بهار در جیبمان مانده
- هر چه بیشتر میگذرد کمرنگتر میشوند
- غریبهتر میشوند
- شاید این باغِ ما بودهاست
- چه باغی؟
- دهانی که میگوید دوستت میدارم چه شکل است؟
- دستهایی که پتو را میکشند تا روی شانهات چه شکلاند؟
- از زندان برایت مینویسم
- از زندان
- برایت مینویسم
- نزدیک به سه هزار نفر
- اینجا
- زندانی هستیم.
- مردمی هستیم ساده
- سختکوش و اندیشهورز
- با پتویی مندرس
- بر پشتمان.
- یک پیاز و پنج دانهٔ زیتون
- شاخهای از نور در کوله پشتیِمان.
- تعمید دیگر
- کلمات بینوا
- غرقهٔ اشک و خیسِ مرارت
- تعمید دوباره مییابند.
- پرندگانی که بالهای خود را بازمیآفرینند
- به پرواز درمیآیند
- به نغمه سرایی میپردازند
- و کلماتی که نهان میکنند
- کلمات آزادی ست.
میان آغاز و پایان
- کسی که به دورها نگاه میکند
- از رفتن باز میماند، بر جای خود میایستد و
- نگاه میکند؛ -نمیبیند.
- همیشه کلام در آغاز، نامطمئن است.
- و بعد این تویی که قادر نیستی از آن دست بکشی.
- شاید میان آغاز و پایان، هنوز جایی برای معجزه باشد
- در فراسوی معناهای سنگینبار، خانههای سر در هم فرو برده،
- تیرکهای تلگراف،
در فراسوی دستورالعمل های قانونی، کارِ روزمزدها،
در چشمانداز گلدانهای پر از گیاه خشکیدهی کنار پله ها
یا صورتک های ملالآور مقوایی تباه شده از آفتاب
که بیرون
بر دیوار مغازهی خرده فروشی حومهی شهر
آویزانند.
- منبع:[۱]
منابع
[ویرایش]- ↑ «اشعار یانیس ریتسوس». اکولالیا. بازبینیشده در ۱۳۹۷/۰۹/۰۶.