پرش به محتوا

کارو دردریان

از ویکی‌گفتاورد

کارو دِردِریان (۷ نوامبر ۱۹۲۵، همدان - ۱۸ ژوئیه ۲۰۰۷، لیک‌مری، کالیفرنیا) شاعر، روزنامه‌نگار و مترجم ایرانی ارمنی‌تبار بود.[۱]

گفتاوردها

[ویرایش]
  • «شاعر قرن ما، نویسندهٔ قرن ما، همان گونه که نتیجهٔ طبیعی شعر و ادب قرون دیرین است، فرزند اجتناب‌ناپذیر قرن ماست؛ سخن‌سرای قرن ما، خود معلول بلافصل یک سری علت‌هاست و سخنش، جرس سپیده‌دم بیداری ملت‌هاست.»[۱]
  • «در طی قرن‌ها…
    قرن از پی قرون…
    سرگشته‌تر از اشک شب‌آویز ابرها…
    در ظلمتی سیاه‌تر از قلب قبرها…
    بس خون بیدریغ که در بیکران نیل
    پاشیده شد بخاک و بکام طلا فسرد
    بس خواست‌ها که هیچ شد و نسل‌ها که رفت…
    بس نغمه‌ها که ناله شد و عشق‌ها که مرد…
    بس رشته‌ها ز خانه و فرزند و شوی و مام…
    با دست زور، در دل شبها ز هم گسیخت
    در چنگ مرگ، پیکر عریان زندگی!
    بس سال‌ها که مرد و به سر خاک مرده ریخت…
    در محبس مخوف و نفس سوز ایده‌ها…
    ای بس امید زنده که در سینه‌ها شکست…
    بس مادر پریش که با داغ کشتگان
    بی یار و بی‌پناه، به خاک سیه نشست…
    بس اشک‌ها که ریخت ز چشمان روشنی
    بر دامن پلید فسون فسانه‌ها…
    مأیوس و دربدر!
    بس قلب پاک از تپش افتاد و خاک شد!
    در جا نشکاف مدفن سرد زمانه‌ها…
    بس سال‌ها که سوخت ز بی داد بردگی
    ناکام و بی نصیب!
    قومی اسیر، در تب صحرای تشنه کام...
    بس گام‌ها که خرد شد اندر تلاش روز
    با حیله و فریب
    تا دیو زور، تشنه نخوابد بگاه شام!».[۱]

منابع

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. پنجم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۲۸۹۸. شابک ‎۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.