غلامرضا ارژنگ: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز added Category:شاعران فارسیزبان سده ۲۱ using HotCat |
جز (GR) Duplicate: File:Gh. Arjang.jpg → File:غلامرضا ارژنگ.jpg Exact or scaled-down duplicate: c::File:غلامرضا ارژنگ.jpg |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''[[W:غلامرضا ارژنگ|غلامرضا ارژنگ]]''' (با نام پیشین خانوادگی: جعفراسماعیلی) ([[w:۱۹۳۶ (میلادی)|۱۹۳۶]]، [[w:قم|قم]]) آموزگار، استاد دانشگاه، مقالهنویس، روزنامهنگار، مؤلف و شاعر [[ایرانی]] است.<ref name="سخنوران نامی معاصر ایران">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=برقعی|نام= محمدباقر|پیوند نویسنده=w:سید محمدباقر برقعی|عنوان =سخنوران نامی معاصر ایران|جلد =اول|سال =چاپ ۱۳۷۳|ناشر=نشر خرم|شابک =۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴| صفحه =ص۲۵۱}}</ref> |
'''[[W:غلامرضا ارژنگ|غلامرضا ارژنگ]]''' (با نام پیشین خانوادگی: جعفراسماعیلی) ([[w:۱۹۳۶ (میلادی)|۱۹۳۶]]، [[w:قم|قم]]) آموزگار، استاد دانشگاه، مقالهنویس، روزنامهنگار، مؤلف و شاعر [[ایرانی]] است.<ref name="سخنوران نامی معاصر ایران">{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=برقعی|نام= محمدباقر|پیوند نویسنده=w:سید محمدباقر برقعی|عنوان =سخنوران نامی معاصر ایران|جلد =اول|سال =چاپ ۱۳۷۳|ناشر=نشر خرم|شابک =۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴| صفحه =ص۲۵۱}}</ref> |
||
[[پرونده: |
[[پرونده:غلامرضا ارژنگ.jpg|بندانگشتی]] |
||
== گفتاوردها == |
== گفتاوردها == |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۲۲
غلامرضا ارژنگ (با نام پیشین خانوادگی: جعفراسماعیلی) (۱۹۳۶، قم) آموزگار، استاد دانشگاه، مقالهنویس، روزنامهنگار، مؤلف و شاعر ایرانی است.[۱]
گفتاوردها
فحش بانگ دل بیایمان است | مایهٔ تیرگی وجدان است | |
ناسزا منطق عجز است و شکست | فحش برهان تبهکاران است | |
روح خشمنده تبی دارد و فحش | بر تب خشم و غضب هذیان است | |
حرف حق هست چون سندان محکم | فحش مشتیست که بر سندان است | |
فحشگو اهرمن دشمنی است | فحشگویی صفت شیطان است | |
حربهٔ سگصفتان فحّاشیست | مرد فحّاش سگ لابان است | |
عفو کن یاوهسرا، به خدا | یاوهگو مستحق احسان است | |
باش خاموش که در مذهب ما | خامُشی پاسخ هر نادان است |
آنان که گفتهاند حقیقت نگفتنیست | انصاف ده که باز حقیقت نگفتهاند | |
جز حق چه گفتنیست که این ابلهان ز بیم | حق را درون پردهٔ باطل نهفتهاند | |
در کوی یار بوی حقیقت شنیدهاند | آن عاشقان که با مژهٔ این کوی رُفتهاند | |
حق تلخ نیست بلکه مریضند آن کسان | کاین شهد ناب را به خطا تلخ گفتهاند | |
چون کودکان به مهرهٔ باطل شدند خوش | آنان که گوهری ز حقایق نسفتهاند | |
در خواب دیدهاند که بیدار گشتهاند | اما هنوز بیخبر و مست خفتهاند | |
بیدار آن کسیست که حق گفت و حق شنفت | با مردمی که از همه ناحق شنفتهاند[۱] |
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۲۵۱. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.