نژادپرستی در ایران
ظاهر
جامعهشناسی نژاد و روابط قومیتها در ایران از لحاظ تاریخی پیچیده بودهاست و این کشور از نظر قومیتی متنوع است. نژادپرستی در ایران شامل نگرشها و دیدگاههای منفی دربارۀ نژاد یا قومیتهاست که با یکدیگر مرتبط هستند که توسط افراد و گروههای گوناگون در ایران بیان شده و در قوانین، اعمال و اقدامات تبعیضآمیز (از جمله خشونت) در مناطق مختلف اجرا شدهاست. پژوهشگران این موضوع هم به نگرشهای نژادپرستانه تاریخی و معاصر جامعه و هم بیتوجهی دولت و عدم انطباق سیاسی با استانداردهای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ایران را دنبال میکند.
گفتاوردها
[ویرایش]- [آیا اساساً میتوان گفت که پدیدۀ نژادپرستی در ایران وجود دارد؟]... به نظر من اشکالی که از نژادپرستی در ایران وجود دارد، همواره به کسانی که در ایران زندگی میکنند ربط پیدا نمیکند. در انگارهٔ جمعی یا در فرهنگ عمومی جامعهٔ ایران، نگاه به یک سیاهپوست برای مثال گاه مصداق باور به تفاوتهای ذاتی میان انسانها بر اساس ویژگیهای فیزیکی یا بدنی است. این باور و نگاه را با معیارها و استانداردهای دموکراتیک میتوان نژادپرستانه بهشمار آورد.. کسانی که در ایران به برتری آنچه خود نژاد آریایی مینامند باور دارند نیز در برخورد با «غیرآریاییها» میتوانند برخورد نژادپرستانه داشته باشند. کسانی نیز گاه تنفر تاریخی خود از آنها که ۱۴ قرن پیش به ایران حمله کردند و دین اسلام را به جامعهٔ آن روز تحمیل کردند در رابطه با کشورهای عربی در قالبی نژادپرستانه و به شکل تحقیر نژادی بیان میکنند.
- بسیاری از اقلیتهای قومی که در ایران زندگی میکنند بهطور واقعی یا حتی در ذهنیت جامعه، از نژادهای دیگر نیستند؛ بنابراین حتی اگر تبعیض و نابرابریهای مهمی در حوزههای فرهنگی یا مسائل دیگر وجود دارد، نمیتوان عنوان نژادپرستی به آن داد. در این موارد بیشتر میتوان به «اتنوسانتریسم» فارسزبانها و «تبعیض» آشکاری اشاره داشت که ریشهٔ آن فرهنگی، قومی یا زبانی است. همچنین نگاهی که در مورد مهاجران خارجی در ایران وجود دارد بیشتر در قالب خارجیستیزی جای میگیرد و نمیتوان به آن، به مفهوم کامل کلمه، عنوان نژادپرستی اطلاق کرد. بسیاری با اغماض از این کلمه استفاده میکنند اما اگر به معنای دقیق کلمه نژادپرستی رجوع کنیم احتمالاً خیلی از این موارد را میتوان بهعنوان تبعیض و خارجیستیزی تلقی کرد.
- یکی از مشکلات کشورهایی مانند ایران ضعف اساسی فرهنگ پذیرش تنوع هویتی در اشکال گوناگون آن است. نظام آموزشی، نهادهای رسمی یا رسانهها وارد بحثهای سنجشگرانه و چالشی در این حوزه نمیشوند و این سکوت هویتی سبب رشد باورها و انگارههایی میشود که گاه معنای نژادپرستانه، تبعیضآمیز یا خارجیستیزانه دارد.
- ما در ایران با حکومتی سر و کار داریم که اساساً هویتهای غیرِ هویتِ رسمی معیّن خود را به رسمیت نمیشناسد… سیاست حکومت جمهوری اسلامی تا امروز به هیچ وجه در راستای به رسمیت شناختن تنوع هویتی در ایران نبودهاست و در این زمینه، ما در یک نوع بنبست زندگی میکنیم. ما امروز در جامعهای زندگی میکنیم که تبعیض زبانی، مذهبی، فرهنگی و قومی، یکی از اصلیترین مشخصههای آن است. حکومت دینی بر پایهٔ اصالت یک هویت دینی خاص و نوعی اتنوسانترسیم دینی شکل گرفته و شمار مهمی از تبعیضهایی که در ایران وجود دارد، نهادی و قانونی هستند. حکومت هم منکر این تبعیضها نیست و حتی از وجود تبعیض دفاع میکند.
- سعید پیوندی، ۲۰ مارس ۲۰۲۲/ ۲۹ اسفند ۱۴۰۰؛ مصاحبه با «رادیو زمانه»[۱]
- «وقتی میگوییم " بازگشت به خویش " در واقع منظورمان "بازگشت به فرهنگِ خویش " است … شاید اینطور نتیجه بگیرد که ما ایرانیان باید به خویشتنِ نژادی [آریایی] برگردیم؛ ولی من قطعاً چنین نتیجهگیری را رد میکنم. اگر به خویشتن نژادی برگردیم، به راسیسم و فاشیسم و جاهلیّتِ قومی-نژادی دچار شدهایم و این یک بازگشتِ ارتجاعی است… خویشتنِ پیش از اسلام ما فقط به وسیلهٔ دانشمندان و متخصصین در موزهها و کتابخانهها قابلِ رؤیت و مطالعه است، تودهٔ ما هیچ چیز از آنها یادش نیست. مردم ما هیچ ارتباطی با این سنگ نبشتهها و آثار تاریخی پیدا نمیکنند و قهرمانان، شخصیّتها، نبوغها، و افتخارات و اساطیرِ آن دوره در میانِ مردم ما حیات و حرکت و تپش ندارند. مردم ما چیزی از از این گذشتهٔ دور به خاطر نمیآورند و علاقهای هم ندارند چیزی دربارهٔ تمدّنهای پیش از اسلام بیاموزند … در نتیجه برای ما بازگشت به خویشتن نه به مفهوم بازیافتنِ ایرانِ پیش از اسلام، بلکه بازگشت به خویشتنِ فرهنگی اسلامی به ویژه شیعی مان است.»
- علی شریعتی، «بازگشت» ص ۱۱ و ۳۰
- [ما ایرانیها نژادپرست هستیم یا نه؟] پاسخ من آری است. من چند ویژگی را دیدهام و به این نتیجه رسیدهام که نژادپرستیم. اول اینکه ما خود را برتر از دیگران میبینیم، ساختاری که نظام رسمی ما پیدا میکند و وجهی رسمی که در میان مردم جاری است این را نشان میدهد. همچنین تنفر از اقوام و ملیتهای دیگر که برجستهترین آن نفرتی است که از اعراب و افاغنه داریم. ویژگی دیگر جایگاه مهمی است که در تاریخ برای ایران قائل هستیم و نگاه شکبرانگیزی که به کشورهای دیگر داریم… اینکه به ملت خودمان بگوییم «بزرگ» و… به نظر من همه اینها از نژادپرستی است… اساساً چرا آنقدر اصرار داریم این ایران و این حس ایرانیان را به رخ بکشیم… من این اصرار و پشت پرده آن را از بزرگتربینی خود از دیگران میدانم که معنای آن نژادپرستی است.
- صادق زیباکلام، ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۱ مرداد ۱۳۹۷؛ در نشست «نژادپرستی در فرهنگ ایرانی»[۲]
- امروز ناسیونالیسم عظمتطلب رشد پیدا کرده، از جمله به عنوان یک واکنش در برابر اسلامگرایی سیاسی یا حکومت اسلامی. این تشدید حس ناسیونالیستی، زمینههای رشد نژادپرستی را تشدید میکند. فراموش نکنیم در همه جای دنیا یکی از منابع تغذیه نژادپرستی همین ناسیونالیسمهای عظمتطلب و افراطی بوده که امروز در جامعهٔ ایرانی به هرحال در حال رشد است، گیریم که به عنوان واکنش در برابر حکومت اسلامی.
- مهرداد درویشپور، ۶ مه ۲۰۱۵/ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴؛ گفتگو با «دویچه وله»[۳]
- خیلی از ما ایرانیها فکر میکنیم در ایران اصلاً مسئلهٔ نژادپرستی یا خارجیستیزی وجود ندارد؛ در حالیکه نوع رفتار حکومت ایران با افغانستانیتبارها و تا حدی رفتار خود مردم با آنها، نشانهٔ شدت خارجیستیزی - که میتوان اسم آن را نژادپرستی هم گذاشت- در ایران است که معطوف به گروه خاصی شدهاست.
- مهرداد درویشپور، ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۶/ ۳ مرداد ۱۳۹۵؛ مصاحبه با ماهنامهٔ «خطّ صلح»[۴]
نوشتارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ «روز جهانی منع تبعیض نژادی و مسئله «اتنوسانتریسم فارس» در ایران» (مصاحبه). رادیو زمانه، ۲۹ اسفند ۱۴۰۰.
- ↑ «زیبا کلام: نژادپرستی و خودبرتربینی در فرهنگ ایرانی رایج است» (خبر). العربیه، 25 ژوئیهٔ 2016.
- ↑ «ایرانیان؛ نژادپرست، ناسیونالیست، بیگانهستیز یا هیچکدام؟» (خبر). دویچه وله، ۶ مه ۲۰۱۵.
- ↑ «مهرداد درویشپور: شرایط زندگی افغانستانیها در ایران، مشمول بردگی مدرن است/ علی کلائی» (مصاحبه). خط صلح، ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۶.