نجيب محفوظ
ظاهر
نَجیب مَحفوظ نویسنده و نمایشنامهنویس مصری و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات، در ۱۱ دسامبر ۱۹۱۱ در یکی از محلات قاهره بهنام جمیلیه، به دنیا آمد و در ۳۰ اوت ۲۰۰۶ پس از یک عمل جراحی در بیمارستان درگذشت.
نقل قولها
[ویرایش]- «مصر، محل تولد محل بزرگ شدن محل زندگی من است. مصر فقط کشوری مشخص شده با مرزها نیست. مصر، تاریخ انسانیت است ومن عاشق زندگی در آن هستم؛ و امیدوارم که مصر را ترک نکنم مگر اینکه ترکم کنند، یا تبعیدم کنند.»
- «من فرزند دو تمدنی هستم که در زمانی خاص در طول تاریخ با هم امتزاج شادمانهای داشتهاند. اولین تمدن که هفت هزار ساله است تمدن مصری است؛ و دومین تمدن که هزار و چهارصد ساله است تمدن اسلامی است...»
- او که به دلیل بیماری نتوانست در مراسم دریافت جایزه نوبل شرکت کند، در متنی که برای این مراسم ارسال کرد خود را این گونه معرفی کرد
- «برای معرفی تمدن اسلامی من در مورد نحوه ایجاد یک اتحاد بین همه بشریت برمبنای آزادی، برابری و بخشش تحت قیمومیت خدا صحبت نمیکنم، یا در مورد عظمت پیامبرش صحبت نمیکنم یا ... بلکه تنها به این نکته اشاره میکنم که در یک نبرد پیروزمندانه در مقابل بیزانتین، مسلمانان اسرای جنگی را با تعدادی کتاب در زمینه فلسفه، پزشکی و ریاضیات که بازماندهی یونان باستان بود مبادله کردند و این نکته را معرف روح انسانی میدانم.»
- ادامه معرفی ..
- «راستی در گفتار و اخلاص در کردار، و اینکه رابطهٔ مردم نه بر اساسِ قانون که با نوعدوستی باید رقم بخورد، مرا شیفتهٔ خود میکند.»
- در میرامار
- «روزها میگذرد، زندگی رشد میکند و شاخهها بیرون میزند؛ سرنوشتها (تقدیرها) در افق گرد میآیند.»
- در «الحرافیش»
- «جذبهٔ عشق پایداری ندارد و جذبهٔ عشقبازی کوتاهتر از آن است که اثری بگذارد.»
- در «الحرافیش»
درباره او
[ویرایش]- «درگذشت پدر رمان عرب»
- تیتر روزنامه شرق ۳۰ اوت ۲۰۰۶
- هنگامی که خبر مرگ استاد نجیب محفوظ به ما رسید، این سخنان رسا را که در وصف حال ما در دنیاست، به یاد آوردم. خداوند این را چنین آفریده و مقدمه کرده که چنین باشد. «خلق الموت و الحیاة» مرگ و زندگی را آفرید. میگویند: مرگ، دوست زندگی و زندگی، دوست مرگ است.
- دکتر عبدالمنعم ابوالفتوح، رئیس اتحادیه جهانی پزشکان عرب وعضو دفتر ارشاد جماعت اخوان المسلمین
- «محفوظ در لایههایی از جریان داستان و بیان حالات درونی اشخاص نظریات فلسفی خود را نسبت به جنبههای مثبت و محرک عقاید و اخلاق سنتی در زندگی افراد خانواده و در ارتباط فرد با جامعه و جریانهای سیاسی به صورت ظریف بیان میکند؛ در عین این که تاثیرات منفی مذهب قشری و خالی از تفکر را که به نتایج غیراخلاقی و ضدانسانی مینجامد به طرق مختلف، از جمله طنز، به نقد میکشد. لذا این رمان یک داستان خالی از پیام فلسفی نیست»
- م. ح. پرندیان، مترجم کتاب بین القصرین از محفوظ (به فارسی، گذر قصر)
درباره اثرش:بین القصرین (به فارسی، گذر قصر)
[ویرایش]- «در ادبیات جهانی اثری نظیر گذر قصر به وجود نیامده است همان طوری که درباره بعضی کتابهای تولستوی، فلوبر و پروست نیز میتوان همین نظر را متذکر شد.»
- کارشناس ادبی روزنامه ایندیپندنت، فیلیپ استوارت
- «گذر قصر یک شاهکار ادبی است.»
- نسیم داوود از روزنامه تایمز
- «این به خاطر قدرت نجیب محفوظ در ترسیم افراد بر حسب ظاهر آنها است که گذر قصر در بین افراد کشورهای مختلف دنیا چنین خواستار پیدا کرده است.»
- آلیس توماس الیس از روزنامه گار دین
- «کوچهها، خانهها، قصرها، مساجد و مردمی که در کتاب گذر قصر توصیف شدهاند مثل خیابانهای لندن که دیکنز در داستانهای خود تصویر کرده است زنده و طبیعی اند... .»
- نیوزویک