مهدی حائری یزدی
ظاهر
مهدی حائری یزدی (۱۹۲۳ – ۱۹۹۹) فقیه و فیلسوف شیعهٔ ایرانی، استاد دانشگاه و حوزه، سفیر ایران در آمریکا پس از انقلاب ۱۳۵۷.
گفتاوردها
[ویرایش]- «فلسفه یک دانش آزاد است. هیچ پیشفرضی ندارد. فهمیدن آن کار بسیار دشواری است تا چه رسد به ابتکار در آن.»[۱]
- «فرد باید تمام تعلقات شخصی و گرایشهای ذهنی را از خود تخلیه کند تا فیلسوف حقیقی باشد.»[۲]
- «در اصول عقاید، یعنی خداشناسی، عدل، نبوت، امامت و معاد، هزاران نوع سؤال مطرح میشود. چگونه میتوان از عهده آنها بدون قدرت فلسفه برآمد؟ مگر اینکه انسان کورکورانه به دین متوسل شود؛ ولی این دین کوران خواهد بود و یک دین حقیقی و پایدار نخواهد بود. در یک محیط میآید و در محیط دیگری به کلی معدوم میشود.»[۳]
- «خدا میداند جان کندم. نه سال تمام در تورنتو شب و روز مثل یک ماشین شبانهروزی برای دوره دکترا زحمت میکشیدم. منطق ریاضی را تا دوره دکترا به اتمام رساندم. بعد نوبت امتحان فیلد رسید. در این امتحان که هم کتبی و هم شفاهی بود، خیلی از شاگردهای آمریکایی و اروپایی که حتی نمرات واحدهایشان بسیار بالا بود، رد میشدند. چون پنج، شش نفر استادان آمریکایی و کانادایی به شخص دانشجو میتاختند. نفس او را میگرفتند و تا دانشجو در پاسخ نفس او را نمیگرفت استاد دانشجو را رها نمیکرد، و تا او دانشجو را رها نمیکرد نوبت به استاد دیگر نمیرسید.»[۴]
- «سیاست آمریکا کاملاً وابسته به پراگماتیسم است. انگلیس نیز مخلوطی از پراگماتیسم و آمپریسیسم است که معروف به Anglo – American Philosophy میباشد و هر دو از شاه و برگهای دموکراسی به شمار میروند.»[۵]
- «سیاست حکیمانه به نظر بنده آن سیاستی است که به محور عدل الهی، استوار باشد و هر سیاستی که از نقطه شاهین عدل انحراف یابد، دیگر نمیتواند یک سیاست حقیقی و حکیمانه باشد.»[۶]
- «دولت از جانب مردم وکالت پیدا میکند. مردم هر وقت بخواهند عزلش میکنند. وکالت عقد جایزی است. شما وکیل عدلیه خودتان را اگر دیدید که خیانت کرد عزلش میکنید. حکومت وکیلی بیشتر نیست. او از طرف شهروندان وکالت میکند و حقوق میگیرد. دولت یک خدمتکار مردم بیشتر نیست. هر وقت مردم دیدند که او به وظایف خود خوب عمل نمیکند، از خدمت عزلش میکنند و دیگری را به جای او انتخاب میکنند.»[۷]
- «در مسئلهٔ بهاییها، خوب، تا آن جایی که ایشان [آیت الله بروجردی] تشخیص میداد که بهاییها یک گروه ناراحتکننده و اخلالگر در ایران هستند. مسئلهٔ صرف اختلاف مذهبی نبود. این طوری که معروف بود تا یک اندازهای هم درست بود که این گروه یک نوع سَروسرّیّ با منابع خارجی دارند وبیش تر مجری منافع خارجی هستند تا منافع ملی.
- در این طریق مرحوم آقای بروجردی به هیچ وجه تردیدی از خودش نشان نمیداد که [از] آنچه گروه بهایی از دستش میآید[جلو گیری کند]-از انواع اذیتها وکارهای موذیانهای که بهاییها دارند[و] دربارهٔ مسلمانان دریغ نمیکنند. یعنی به طور مخفیانه افراد خودشان را وارد مقامات اداری میکنند ومقامات را اشغال میکنند. بعد هم مسلمانها را ناراحت میکنند. میزنند. از بین میبرند. از این کارها خیلی زیاد میکردند.»[۸]
- «زندگی حقیقی خاصیتش این است که گرفتنی نیست، مردم زنده را نمیشود کشت، مردم زنده را نمیتوان از پای درآورد، زنده واقعی اگر هم بمیرد، خاکش درس حیات میدهد، و قبرش فرمان نهضت، ذرات بدنش فریاد استقلال و آزادگی ...»[۹]
منابع
[ویرایش]- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/129771
- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/129771
- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/129771
- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/129771
- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/129771
- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/129771
- ↑ http://www.cgie.org.ir/fa/news/129771
- ↑ http://dare-akherat.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=110:1390-04-12-14-17-42&catid=42:2011-05-08-11-33-21&Itemid=104
- ↑ حائری یزدی، مهدی. (1341). محرم درس حیات میدهد. مکتب تشیع، شماره 9، ص 4