پرش به محتوا

مرام المصری

از ویکی‌گفتاورد
مانند ولگردی، که تا توانسته خود را پُر کرده؛ از ترسِ یک روز بی غذا ماندن؛ خیره می‌شوم به تو؛ که بر دامنم، سر گذاشته‌ای

مرام المصری شاعر و نویسنده سوری ساکن فرانسه است.

اشعار

[ویرایش]

چون گناهی آویخته در تو

[ویرایش]

در می‌زنند

کیست؟

گرد و خاک تنهایی‌ام را جارو می‌زنم زیر فرش

لبخندی بر صورتم می‌گذارم

و در را باز می‌کنم


غریبه‌ای نگاهم می‌کند

غریبه‌ای همکلامم می‌شود

به غریبه‌ای لبخند می‌زنم

با غریبه‌ای حرف می‌زنم.

غریبه‌ای به من گوش می‌سپارد

و بر غم‌های سادهٔ او

می‌گریم

در این تنهایی که

غریبه‌ها را گرد هم می‌آورم


ردِ تو را دنبال می‌کند، سایه‌ام

قدم به قدم که می‌روی

قدم به قدم که باز می‌آیی

چون گناهی

در تو آویخته‌ام

بی آرزوی رستگاری


مانند ولگردی

که تا توانسته خود را پُر کرده

از ترسِ یک روز بی غذا ماندن

خیره می‌شوم به تو

که بر دامنم

سر گذاشته‌ای


خواهش می‌کنم

بیا …

قهوه‌ای سفارش داده‌ام

و از ترسِ آن که

مبادا دیر برسم

کیف پولم را فراموش کرده‌ام.[۱]

منابع

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
  1. مرام المصری، چون گناهی آویخته در تو، ترجمهٔ سیدمحمد مرکبیان، نشر چشمه، ۱۳۹۳.