محمود شاهرخی
ظاهر
محمود شاهرخی با تخلُّص جذبه (۱۹۲۷، بم - ۱۵ نوامبر ۲۰۰۹، تهران) شاعر، فقیه شیعه و برنامهریز رسانهای ایرانی بود.[۱]
گفتاوردها
[ویرایش]بیا به ماتم دل زار زار گریه کنیم | ز سوز سینه چو شمع مزار گریه کنیم | |
بیا به فصل خزان حیات درد آلود | به عمر رفته چو ابر بهار گریه کنیم | |
بیا نهیم غریبانه سر به شانهٔ غم | ز درد دوری یار و دیار گریه کنیم | |
در این کویر روانسوز و موجخیز سراب | چو لاله با جگر داغدار گریه کنیم | |
چو اختیار به کف نیست در جهان ما را | بیا به بودن بیاختیار گریه کنیم | |
وجود عاریتی را چو اعتباری نیست | بیا به هستی بیاعتبار گریه کنیم | |
چو چشم عاطفه عمری نهان گریستهایم | بر آن سریم دگر آشکار گریه کنیم | |
به رهگذار زمان نقد وقت گم کردن | سرد چو طفل در این رهگذار گریه کنیم | |
ندیده، دیدهٔ ما روی صبح را جذبه | بیا چو شمع در این شام تار گریه کنیم[۱] |
جانم فدای سرور آزادگان علی | کو جان فدای همت والای خویش کرد | |
سودای او نبود به جز داد و مردمی | جان عزیز در سر سودای خویش کرد | |
او را به غیر راحت مردم هدف نبود | در راه خلق ترک تمنّای خویش کرد | |
جز حق نبود چیز دگر نزد او عزیز | زین رو ملاک حق همه اعضای خویش کرد[۱] |
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. دوم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۹۷۶. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.