محمود افشار یزدی
ظاهر
محمود افشار یزدی (۱۸۹۳، یزد - ۱۹ دسامبر ۱۹۸۳، تهران) حقوقدان سیاسی، روزنامهنگار، مقالهنویس، مدرس، مقامدار قضایی، کنشگر سیاسی، نیکوکار، مؤلف و شاعر ایرانی بود.[۱]

گفتاوردها
[ویرایش]| مراست قبلهام ایران و هر کجا گذرم | به کعبهٔ وطن خویشتن بود نظرم | |
| به سوی ایران هر جا روم نماز کنم | که نیست جز وطن خویش قبلهٔ دگرم | |
| «نه بخت و دولت آنم که با تو بنشینم | نه صبر و طاقت و آن هم که از تو درگذرم» | |
| وجود حاضر و غایب منم که در بومت | دلم مقیم بود، گرچه دائم السفرم | |
| «به رغم فلسفیان بشنو این دقیقه ز من | که غایبی تو و هرگز نرفتی از نظرم» | |
| غباری از غم تو بر دلم نشسته که من | علاج آن نتتوانم کنم به چشم نرم | |
| ستارگان را بینم نه خیمهشببازی | چو شب به خیمهٔ آن آسمان فرانگرام | |
| به لعبتان فلک ناظرم، ولی صد شکر | که سعد و نحس از آنان نمیکند اثرم! | |
| «به هر نظر بت ما جلوه میکند، لیکن | کس این کرشمه نبیند که من همینگرم» | |
| تو جلوه بینی و مشّاطه را نمیبینی | تو صحنه بینی و من پشت پرده را نگرم[۱] |
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۳۱۲. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.