محمد پروانه
ظاهر
محمد پروانه، معروف به پروانه مهولاتی، شاعر و نویسنده ایرانی است.
اشعار
[ویرایش]شعری با عنوان«پيش از اين ده ما...»
[ویرایش]پيش از ايــن، بــــاغ سرجاده براي همه بود | گيــوه اي پــاره،اگر بود، بــه پاي همــــه بود! | |
مردمي خوب و سـلامي و عليـكي سرصبح | شبنم عاطفه در متن صـداي همــــــــــه بود | |
يــاد آن ظهر ده و گـــــــرمترين فضـــل خــدا | و دل سايه ي ديوار، كه جاي همــــــــــه بود | |
روي طاق دم در، صحبتشان گـل مي كـــرد | و سخـــنهاي پـــدر نيز، ســواي همــــــه بود | |
ازدحام سخن و، حرف همه، رنگ علــــــــف | گرمي و همهمه در حرف و چراي همـــه بود | |
نان دست پدر و بوي خوشش حالي داشت | آن حلالي كه سر سفـره، غـذاي همــــه بود | |
بـوي گـــل در دل هر باغچه، پــر پــر مي زد | گل ختمي ، گه به هرخانه، شفاي همـه بود | |
ياس اين خانه به آن خانه سـلامي مي كرد | تاج گل بر سر ديوار، صفــــاي همـــــــــه بود | |
ياد آن چـشـمه و آن كــــــــوزه و آن آب زلال | و خـــدا بـــود خدايي كه، خداي همـــــه بود | |
جاي هرخـانه، براي منو «ما» فرق نداشت | چون شمالي تر هر شهر، براي همــــــه بود |
منبع
[ویرایش]- ویکیپدیای فارسی