محمد واعظ قزوینی
ظاهر
رفیعالدین محمد بن فتحالله قزوینی مشهور به واعظ قزوینی (۱۶۱۸م - ۱۶۷۹م) فقیه و ادیب ایرانی در سدهٔ هفدهم میلادی/یازدهم هجری بود. او در وعظ برجستگی داشت و اثر مشهورش در این باره ابواب الجنان (به فارسی: درهای بهشت) نام دارد.
شعر
[ویرایش]- صدای زر شمردن کرده کر گوش ترا مُنعِم/چنین گر نیست بسمالله فریاد گدا بشنو//به زمین برد فرو خجلت محتاجانم/بیزری کرد به من آنچه به قارون زر کرد
- آنقدر فیضی که من از بیزبانی دیدهام/ ترسم آخر شکر خاموشی کند گویا مرا
- از هیچکس بجز دو زبانی ندیدهام/ خلق زمانه را همه گویا زبان یکی است
- گرچه ما را نیست پیشاپیش دود مشعلی/ نیست دوه آه مظلومی هم از دنبال ما
- صد حیف که ما پیر جهاندیده نبودیم/روزی که رسیدیم به ایام جوانی.[۱]
ای آرزوی روی تو صبح بهار دل یاد قدت نهال لب جویبار دل هر دل که داغ عشق جگر سوز تو نداشت در پیش عاشقان نبود در شمار دل چشمم ز رشک تشنه به خون دلم شده است تا دیده است یاد تو را در کنار دل هر گه که یاد جنبش تیغ تو کرده ام از خود فشانده ام به تبیدن غبار دل عاشق چنین نحیف و غمت این چنین گران چون قامتش خمیده نگردد ز بار دل منابع
[ویرایش]- ↑ نظمی تبریزی، علی. دویست سخنور؛ تذکرةالشعرای منظوم و منثور. چاپ دوم. تابش، ۱۹۷۶. ۴۵۷.
- ↑ پادکست | غیر از غم تو نیست کسی غم گسار دل.