«میانهٔ بغداد و همدان در کنار نهر [جار] واقع است و آن قصر را کسری پرویز برای شیرین، معشوقهٔ خود، بنا نهاده. از برای کسری پرویز، سه چیز بود که از برای پادشاهان دیگر نبوده: معشوقهای چون شیرین و خوانندهای چون باربد، اسبی چون شبدیز؛ و قصر شیرین الی الآن باقی است و آن، قصری است بلند و عالی؛ مشتمل بر ایوانات و غرفات. در سبب بنای آن، اختلاف کردهاند. گویند چنانکه در کتب فرس مسطور است شیرین به سبب تحریک پرویز از ارمن به مداین آمد. در آن حال، خسروپرویز از خوف پدر، از مداین گریخته بود. زنان خسرو، چون شیرین را دیدند بر او حسد بردند و به او گفتند که خسرو امر نموده که از برای تو، قصری بسازیم که در آنجا باشی تا خسرو بازگردد و به عداوت، در زمینی شوره زار و بدهوا، قصر شیرین رابنا نهادند؛ و گویند که شیرین، مایل به شیر بود و گوسقند در نزدیک قصر به سبب بدی زمین و کمی علف، نگهداشتن مقدور نبود، بدان سبب، گوسفندان در دو فرسخی قصر به چرا مشغول بودند و شیر را تا قصر، چون میآوردند روغن از او، سوا میشد و خوب نمیآمد. پس به دستیاری فرهاد، جویی از سنگ تراشیده شده و روی جوی به سنگهای تراش پوشیده گردید و چون جایی که گوسفندان چرا مینمودند نسبت به مکان قصر، مرتفع بود، همه جا خاک ریخته و جوی را مرتفع ساختند و از دو فرسخی، شیر را دوشیده از جوی روان میشد و در میان قصر به حوضی که ساخته بودند میریخت و تا حال، آن علامات باقی است.»