عکاسی

از ویکی‌گفتاورد
(تغییرمسیر از عکاس)

سخنان دربارع عکاسی، عکس و دوربین عکاسیس.

گفتاوردها[ویرایش]

  • «یک دوربین عکاسی، تنها چیزی است که یک فرد برای عکاسی به آن احتیاج دارد. وسیله‌ای که این روزها در اختیار همه قرار دارد. اما آنچه که از خود این وسیله مهم‌تر است و سبب می‌شود، عکسی به یک شاهکار در تاریخ عکاسی مبدل شود، خلاقیت است.»
  • «یک عکس خوب تنها رویداد را نشان نمی‌دهد، علل وقوع آنرا نیز در خود دارد ویا لااقل به گونه ایست که بیننده را به جستجوی آن وامی‌دارد. از همین روست که عکاس باید حالات و انگیزه‌های سوژهٔ خویش را تا آنجا که ممکن است بدرستی درک کند و «شریک غم و شادی» او گردد تا شاید بتواند آنرا چنان‌که هست بنماید.»
  • «هر کسی به نقاشی‌ها اطمینان ندارد، ولی مردم عکس‌ها را باور می‌کنند.».
  • «برای گرفتن عکسی خوب، باید بدانی که کجا بایستی.»
  • «هنگام عکاسی، فقط یک منظره را ثبت نمی‌کنید، بلکه آن را خلق می‌کنید.»
  • «عکس خوب عکسی است که احساسات را به عمیق‌ترین شکل دربارهٔ چیزی که از آن عکس گرفته می‌شود بیان کند.»
  • «عکاسی، به عنوان رسانه‌ای قوی از بیان و ارتباطات، گستره‌ای نامحدود از ادراک، تفسیر و اجرا ارائه می‌دهد.»
  • «عکس مانند امضاست و مسئولیت دارد. استفاده از دوربین نوعی تجاوز به حریم دیگری است و وقتی دوربین را بسوی کسی می‌گیری، داشتن اجازه آن فرد، حداقل کاری است که باید انجام دهیم. من از لنز کوتاه ۵۰ میلیمتری استفاده می‌کنم و با سوژه گفتگو و ارتباط دارم. با او حرف می‌زنم و سعی می‌کنم زندگی و احساساتش را بشناسم. چیزی حس می‌کنم و آن غریزه و میل درونی است و می‌پرسم می‌توانم عکسی بگیرم؟ آنچه که او با کلمه‌ها نمی‌تواند بیان کند، برای من جالب است و سعی می‌کنم آن را با انحنا و نور زنده کنم»
  • «هیچ‌گاه و در هیچ شرایطی از عکس‌گرفتن دست نکشید. ما عکاسان، لحظات گران‌بها و جادویی زندگی، خاطرات و زیبایی‌های طبیعت را ثبت می‌کنیم.»
  • «من همیشه احساس کرده‌ام که عکاسی به نوعی ابزار دموکراسی است.»
  • «زمانی که سوژه‌ای ذهنم را به خود مشغول می‌کند و دربارهٔ آن فکر می‌کنم، نمی‌توانم آن فکر را به هیچ دلیلی رها کنم، مگر آنکه به نتیجه‌اش برسانم.»
  • «هیچ سوژه‌ای نمی‌تواند منحصر به شخص خاصی باشد یا چون کسی روی آن کار کرده است، مانعی برای پرداختن دیگران باشد یا باعث نگرانی.»
  • «من عکاسم و دلم می‌خواهد هر بار نگاهی تازه به سوژه‌هایم داشته باشم و در این میان خودم را در هیچ شکلی محدود نمی‌کنم. در واقع هر چه به ذهنم برسد و فکر کنم که خوب است، انجامش خواهم داد.»
  • «دغدغه من نه عکاسی اجتماعی است و نه طبیعت و نه هیچ نوع عکاسی دیگری. دغدغه من عکاسی است و هیچ نوعی را به دیگری ترجیح نمی‌دهم؛ چون به نظرم در هر رشته عکاسی می‌توان کار خلاقانه انجام داد و نتیجه خوبی گرفت.»
  • من همیشه طرفدار عدالت و آزادی و عکاسی بوده‌ام. فارغ از ایدئولوژی و نگاه سیاسی، عکاسی کرده‌ام و به هیچ دلیلی حاضر نبودم فرصت عکاسی از موضوعی را از دست بدهم.
  • همیشه گفته‌ام من عکاسم، عکاس پرتره هم نیستم، من عکاسم و از هر موضوعی که بخواهم عکاسی می‌کنم، زمانی از موضوعات سیاسی و تاریخی عکاسی کرده‌ام، زمانی پرترهٔ اشخاص شناخته شده، زمانی از طبیعت و حیوانات و بسیار هم از تربچه و باقالی پخته، هر کدام هم ارزش‌ها و زیبایی خود را داشته و از نظر من هیچ‌کدام با هم فرقی نداشته‌اند و من برای همهٔ آنها در زمان عکاسی، به یک اندازه شوق و هیجان داشته‌ام و سعی کرده‌ام نگاهم عکاسانه باشد. پس من اصلاً نمی‌توانم عکاس سیاسی باشم. در واقع سیاست به ما تحمیل شده. همیشه نیروی مسلط بر جامعه سعی می‌کند خواسته‌هایش را طوری تحمیل کند که به نظر کاملاً هم طبیعی بیاید، سیاست هم به ما تحمیل شده، و هنر در شرایطی است که با کمی بی‌توجهی می‌تواند در خدمت سیاست و ایدئولوژی در آید، هنرمند باید بتواند فارغ از یک نگاهِ خاص، حرفش را بزند.
  • عکاسی چالش عجیب و غریبی برای تمرین‌های ذهنی است و لازم است ذهنتان را آماده کنید تا به تدریج به یک اندیشه بصری برسید و پیرامون خود را به صورت عکس ببینید… تفاوتی ماهوی میان عکاسی و فیلمبرداری نیست. برای همین ذهن و اندیشه خود را از نظر بصری فعال کنید. هر دریافتی که در فیلمبرداری در ذهنم شکل می‌گیرد به دلیل پیشینه عکاسی‌ام است.
  • نگاتیو در عکاسی، جادویی خیلی عجیب و غریب داشت؛ چون باید پروسه زمانی طولانی‌ای را طی می‌کرد تا چاپ شود. بعد از یک نصفه روز وقتی عکس‌ها در تاریکخانه شکل می‌گرفت، به جادویی تبدیل می‌شد که از فاصله گرفتن تا دیدن عکس، فرصت فکرکردن داشتید و این همان فرصتی بود که دیجیتال از آدم می‌گیرد.
    • محمود کلاری، ۱۱ مارس ۲۰۱۳/ ۲۱ اسفند ۱۳۹۱؛ در جشن تصویر سال، خانهٔ هنرمندان، تهران[۱۳]
  • از دید من عکاسی هنر دیدن است و عکس، نقاشی و سرودن شعر با نور. تجربه با نور طبیعی، سفری جادویی است و هر لحظه، رسیدن به کشفی جدید.

منابع[ویرایش]

  1. http://www.chiilick.com/index.php?page=news/show_com_news.php&news_id=8541&lang_id=fa&flag_la=1
  2. http://fa.rfi.fr/عمومی/20151107-رضا،-شاعر-تصویر-صلح
  3. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/anseladams110428.html
  4. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/anseladams141237.html
  5. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/anseladams100072.html
  6. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/anseladams141145.html
  7. http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/a/anseladams141164.html
  8. http://fa.euronews.com/2016/09/23/nikos-aliagas-photos-don-t-judge
  9. «قاب‌کردن خوشبختی». روزنامهٔ شرق. بازبینی‌شده در ۲۲-۰۱-۲۰۱۷. 
  10. «http://time.com/4496258/bruce-weber-dallas-contemporary-2017/». TIME. ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۶. 
  11. «نسل ما بیشتر به جاودانگی فکر می‌کند». روزنامهٔ شرق، ۴ بهمن ۱۳۹۱. 
  12. «من عاشق کارهای نشدنی هستم». چیلیک، ۰۶ بهمن ۱۳۹۸. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در ۴ اوت ۲۰۲۳. 
  13. «محیط اطراف‌تان را به صورت عکس ببینید». شرق، ۲۲ اسفند ۱۳۹۱. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲. 
  14. «قصد ندارم پا در کفش عکاس‌ها کنم / تهمینه میلانی از سینما و عکس‌هایش می‌گوید». هنرآنلاین، ۱۲ شهریور ۱۳۹۵. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۲. 

پیوند به بیرون[ویرایش]

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
عکاسی
دارد.