علیمحمد ادیب بیضایی
ظاهر
علیمحمد ادیب بیضایی (۱۸۸۱، آران - ۱۹۳۳، آران) شاعر ایرانی بود. [۱]
گفتاوردها
[ویرایش]| یار بار افتاده را روزی که بار افتاده است | در بر یاران ز چشم اعتبار افتاده است | |
| ای سکباران برانید اندکی آهستهتر | که مرا خر در وجل مانده و بار افتاده است | |
| یاد آزادی برآرد دو دم از سر تا به دهر | کار دل با آن کمند تابدار افتاده است | |
| رنج راه کعبه از بهر طواف کوی اوست | ورنه سنگ خاره در هر رهگذر افتاده است | |
| من پی محراب ابرویی به مسجد میروم | ورنه پندارم که مؤذن از منار افتاده است | |
| همچو بیضایی دهد نقّاش را از جان درود | دیده هرکس را بر آن نقشونگار افتاده است[۱] |
| بدی مکن کز برای مردم بد | بدِ تو در بدی بهانه شود | |
| پس بدیها کنند و بر اثرش | بدِ تو شهرهٔ زمانه شود[۱] |
وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۶۵۲. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.