علیرضا پناهیان
ظاهر
علیرضا پناهیان (زاده: ۱۳۴۴ در تهران) روحانی و واعظ شیعهٔ ایرانی است.
گفتاورد ها
[ویرایش]- آدمها زمانی از بدیهای یکدیگر اذیت میشوند که عیبهای خودشان را نبینند؛ اگر آدم شدیداً به دنبال درمان بیماریهای روحی و رفتاری خودش باشد، دیگر از بیماریهای دیگران آزرده نمیشود و او را هم دردمندی همچون خودش میداند. در بیمارستان، بیماران همدیگر را راحتتر تحمل میکنند و برای همدلسوزی میکنند.[۱]
- دلسوزی مادران باید موجب خودساختگی و سختکوشی کودکان بشود و الّا دلسوزی مادران موجب راحتطلبی و هواپرستی فرزندان خواهد شد. تدبیر پدران باید موجب ایجاد تدبیر در فرزندان بشود و الّا فرزندانی منفعل و فرمانگریز تربیت خواهند کرد[۲]
اشعار
[ویرایش]- دریای من[۳]
امشب چه غوغا کرده اى، طوفان چه برپا کردهاى | در سرزمین سینه ام، دل را چو دریا کردهاى | |
گاهى به مَدَّم میکشى، گاهى به جزرم میکُشى | اى ماه پر افسون، مرا پایین و بالا کردهاى | |
تا کى به ساحل سر زنم؟ امواج را بر در زنم؟ | تا کى بجویم من تو را؟ لنگر کجا وا کردهاى؟ | |
کى در هوا فـانى شوم؟ کى ابر بارانى شوم؟ | بر من بتاب اى ماهتاب، کآتش به دلها کردهاى | |
پا در رکاب موج بر، با خود مرا در اوج بر | آى و وفا کن در کنار عهدى که با ما کردهاى | |
آى و تنى بر آب زن، چرخى در این گرداب زن | آیا به عمرت اینچنین موجى تماشا کردهاى | |
پرشور گردیده دلم، با آنکه نزد ساحلم | مىمیرم از این تشنگی، از ما چه پروا کردهاى | |
بردى، ببر این آبرو، در هم مکش آن چشم و رو | از آبِ روى من عجب ابرى مهیا کردهاى | |
شد رعد و برق ابر من، یعنى سر آمد صبر من | باران که میبارد بیا، من را تو رسوا کردهاى | |
دیگر چه سود از گفتگو، رو گل ندارد پشت و رو | با ما مگر تا پیش از این بهتر از این تا کردهاى | |
دریاى من آرام گیر، از عکس رویش کام گیر | مه در بغل کى آیدت؟ دل خوش چه بیجا کردهاى |
منابع
[ویرایش]- ↑ http://bayanmanavi.ir/post/4348
- ↑ http://bayanmanavi.ir/post/4312
- ↑ شعر دریای من اثر استاد پناهیان