عرفان
ظاهر
عرفان «Mysticism» (تعبیری از «میستیسیزم» یا «گنوسیسم») در تعریفی جامع و جهانشمول به مفهوم شناختی «رازگونه و نهانی» خمیرمایه افکار بلند و آداب تاثیرگذاریست برای یافتن و پیوستن به حقیقت از طریق «شهود»، «تجربه درونی» و «حال» که نشانههای آن در مکاتب مختلف جهان اعم از عقاید برهمنها، بودائیها، رواقیان، نسطوریان، مهریان (میترائیسم)، عقاید مسلمانان زاهد، عقاید افلاطونیان جدید، فرامین زرتشت، در فرقه کابالا از آیین یهود و اعتقادات سرخپوستان آمریکا به چشم میخورد.
گفتاوردها دربارهٔ آن
[ویرایش]- «عرفان نوعی نگاه به هستی و نوعی دریافت و شناخت حقیقت است. یک نگاه مبتنی است به دریافت عقلانی و مبتنی بر ادراکات حسی، یک نگاه میخواهد از این حدود فراتر رود و هستی و حقیقت را از طریق شهود و اشراق درونی بشناسد.»
- فتحالله مجتبایی، ۱۳۹۴[۱]
- «عرفان مشهور به اسلامی بسیار متأثر از عرفان ایرانی است. در جوامع عرب عرفان وجود نداشت، در قرآن چند آیه هست که این آیات میتواند بذر اولیه عرفان اسلامی باشد. آیههای هوالاول والاخر و الظاهر والباطن یا اینما تولوا فثم وجهالله را فقط با یک نظرگاه عرفانی میشود تفسیر و معنی کرد. ایرانیها براساس این آیات عرفان اسلامی - ایرانی را ساختند. فرهنگ ایرانی را بار عرفان کردند. این آیهها بذر اولیه عرفان ایرانی - اسلامی شد و افتاد در خاک فرهنگ ایرانی و رشد کرد و درخت تنومندی شد.»
- فتحالله مجتبایی، ۱۳۹۴[۱]
- در شرق ایران عرفان هندی و بودایی، در غرب ایران عرفان مسیحی و گنوسی از پیشاز اسلام رواج داشت و حیات فکری و روحی و ذوقی مردم ایران از تأثیرات آنها برکنار نبود.»
- فتحالله مجتبایی، ۱۳۹۴[۱]
منابع
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |