عبدالمحمد آیتی
ظاهر
عبدالمحمد آیتی (آوریل ۱۹۲۶، بروجرد - ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۳، تهران) آموزگار، روزنامهنگار، ادیب فارسی - عربی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی بود.[۱]
گفتاوردها
[ویرایش]چون تو گل از چمن عشق نچیدهست کسی | ای به هر حلقهٔ زلف تو دل بوالهوسی | |
به امید سر کوی تو بود، در همه عمر | گر بود عاشق دلسوختهات را نفسی | |
حال دل بیرخ دلجوی تو دانی چون است | مرغ بشکسته پر و بالی و کنج قفسی | |
چون مَنّت بلبل شیرین سخنی نغمهسرات | تو گلی، گل نشود همدم هر خار و خسی | |
رحمتی بر دل مسکین من ای خسرو عشق | که نداریم به جز لطف تو فریادرسی | |
زلف بر دوش بیفکندی و دل گفت دریغ | دام زرّین بنهاندند به راه چه کسی | |
یاد آن عهد که بشکستی و رفتی و هنوز | مانده از آن لب میگون تو در دل هوسی | |
آیتی مرحلهٔ عشق ندارد پایان | ما بدین راه دل گمشده دیدیم بسی[۱] |
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۳۸. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.