عبدالله رحمت شیرازی

از ویکی‌گفتاورد

میرزا عبدالله رحمت شیرازی (۱۸۵۴ - ۱۹۲۵) پزشک، خوشنویس، شاعر و آموزگار ایرانی بود.

شعر[ویرایش]

ساقیا خیز و بپیمای شراب تا کی      تا مگر باده کند چارهٔ این غمناکی
ز آتش باده برافروز چراغ دل ما      تا به آبی بفروشیم وجود خاکی
جامهٔ جان که به لوث غم دهر آلود است      بجز از بادهٔ تاکی نپذیرد پاکی
رشتهٔ زلف تو و سوزن مژگان خواهم      تا مگر بخیه زنم سینه به این صدچاکی
چشم خونخوار تو خون همه مسکینان ریخت      ترک مخمور ندیدیم بدین سفاکی
کی دل دل ایمن شود از چشم تو و زلف سیاه      شب بدین تیرگی و دزد بدین چالاکی؟
دولت وصل تو و رحمت مسکین هیهات      مر خاکی چه کند با ملک افلاکی؟[۱]

جستارهای وابسته[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  1. نظمی تبریزی، علی. دویست سخنور؛ تذکرةالشعرای منظوم و منثور. چاپ دوم. تابش، ۱۹۷۶. ۱۱۲.