عباس مصباحزاده
ظاهر
عبّاس مصباحزاده با تخلُّص مِصباح (۱۹۳۰، تهران-۲۰۲۲) خوشنویس، نقاش، تقویمنگار ، فقیه شیعه، شاعر، کنشگر دینی و فرهنگی، مؤلف و شاعر ایرانی است.[۱]
گفتاوردها
[ویرایش]تا که مخفی گنج عشفش در دل ویرانه شد | خاطر مستغنی از فکر خود و بیگانه شد | |
ساخت ما را بستهٔ بند خود از یک جلوهٔ دوست | چشم او صیّاد و زلفش دام و حالش دانه شد | |
طلعت تابان جامش دیده صدها لیک | بخرد آن بینندهای کز یک نظر دیوانه شد | |
تا ابد زان بادهها ما مستیم و بر پیمان خویش | عقد این عهد از اول در اولین پیمانه شد | |
کوچک و خُردم به لطفش شد بزرگیها نصیب | من چه گویم هرچه شد زان همّت مردانه شد | |
نرگس مستانهاشس کرده مرا مست و خراب | پیش من افسانهٔ دیگر مستی میخانه شد | |
شمع شد در سوز و بزم افروز تا آخر نفس | از چه رو در عاشقی ضربالمثل پروانه شد | |
منصب فقرم شعار است و چو اکسیرم عزیز | فخر این منصب مرا زان خلعت شاهانه شد | |
نعرهزن مصباح چون منصور در بازار عشق | نقد جان اکنون نثار مقدم جانانه شد[۱] |
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. چهارم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۳۳۲۵. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.