ضربالمثلهای سمنانی
ظاهر
این یک نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |
ب
[ویرایش]- بعد از پیری مگش بشو آروونی.
- بعد از پیری باید بروی به آسیابانی. در مقامی گفته میشود که کسی کاری کند که شایسته و درخور سن او نباشد. نظیر خر پیر میشه آسیاب میره.
ر
[ویرایش]- روئن میومیوئیره وارش دمنگیره.
ژ
[ویرایش]- ژو زندگی کمیه کو شو چرهام مگش.
ش
[ویرایش]- شغاله کو کرگه مگیره ژوتیکه سیاهه.
- شغالی که مرغ میگیرد دهانش سیاه است. در مقامی گفته میشود که کسی قدرت و توانایی انجام دادن کاری را نداشته باشد. نظیر مرغی که انجیر میخورد نوکش کج است.
گ
[ویرایش]- گا خشتون شاخی مینی اون وخت مشو شوچر.
- گاو [قدرت] شاخ خود را میبیند، آنوقت به شبچر میرود. در مقامی گفته میشود که شخص قدرت و استعداد خود را بسنجد سپس به انجام کاری بپردازد. گذشته از این در موردی گفته میشود که بخواهیم شنونده را متوجه کنیم که قدرت و استعداد او برای سر و صورت دادن به کاری که در پیش گرفته است کافی نیست.
- گوز ژو کینه دپیچییچی.
- یعنی گوز در کونش پیچیده. در مقامی گفته میشود که کسی فرصت کافی داشته است و کاری را که باید انجام بدهد تمام نکرده است. اکنون که فرصت از دست رفته میخواهد به سرعت و تندی انجامش دهد.
و
[ویرایش]- واموندک خر مطلی چشیه.
- خر وامانده معطل چش است. در مقامی گفته میشود که کسی در اثر فعالیت خسته شده است و بهانهای برای استراحت میجوید. نظیر خر وامانده معطل چش است.
ه
[ویرایش]- هر چی مر، اسکه بونه پی عاجزه ویشتری ژو پلی لوین سوز مبو.
- یعنی هرچه مار از بوته خار عاجز است بیشتر دم سوراخش سبز میشود. در مقام اظهار تنفر از کسی گفته میشود. نظیر مار از پونه بدش میاد دم لونهاش هم سبز میشه.