شهره آغداشلو
ظاهر
شهره آغداشلو (۱۱ مه ۱۹۵۲، تهران) بازیگر ایرانی-آمریکایی.
گفتاوردها
[ویرایش]- «سینما بازتابی از جامعه خود است.»[۱]
- «در طول یک هفته فهمیدم که نمیتوانم در ایران زندگی کنم. [ایران] مثل گرمای نیمروز فیلمهای وسترن بود. چهرههای مردم مشکوک شده بود. دربارهٔ چیزهایی که در ذهنهای آنها میگذشت کنجکاو میشدید. آنها نمیتوانستد چیزی بگویند … نمیتوانستم زندگی در چنین رژیم مذهبی را تصور کنم.»[۲]
- [بیشتر دلتنگ چه چیزی در ایران میشوید؟] «کوچه عشق و یاسمنهای زرد. کوچههای تنگ و باریک ایران، مانند کوچههای ایتالیا و مصر، اطمینان دارم این کوچهها را دیدهاید. در واقع، تنها دو نفر، دست در دست یکدیگر، میتوانند از این کوچهها عبور کنند. نسل پیش از من، این کوچهها را کوچههای حقیقت مینامیدند و نسل من کوچههای عشق. به این دلیل که ما میتوانیم دوستانمان را به این کوچهها ببریم و برای آنها شعرهای عاشقانه زمزمه کنیم. من این کار را میکردم.»[۲]
- «من عقیده دارم که ایران در مقایسه با کشورهای همسایه خود یک کشور بسیار بزرگتر و در نتیجه به مراتب پیچیدهتر است. ایران طرفداران خود را دارد: روسیه، چین، برزیل و کشورهایی از این قبیل و همه کشورهای مسلمان شرق دور؛ و دوستان خودش را در اروپا دارد؛ فرانسه و آلمان. ما به هیچوجه نمیتوانیم ایران را با سوریه مقایسه کنیم. در نتیجه، آزادیخواهان ایران از هر قیامی که بتواند برای ما نوعی از نتیجه را به ارمغان بیاورد، استقبال میکنند، اتفاق افتادن این امر در ایران به همان آسانی نیست که در سایر کشور وجود دارد. امروزه مداخله در امور داخلی ایران واقعاً سخت است و اغلب مواقع غیرممکن.»[۲]
- «وقتی انقلاب در جهت منافع مردم خودش عمل نمیکند، آنچه درست پس از آن اتفاق میافتد این است که استبداد دینی قدرت را در اختیار میگیرد و اجازه هرگونه حرکت یا فعالیتی را از شما سلب میکند.»[۲]
- «برای یک بازیگر هیچ چیز پرهیجان تر و دلچسب تر از این نیست که آنچه در توان دارد بکار گیرد و در نقشی که دوست دارد ظاهر شود، چون پر ازتجربه است.[۳]
- «بیش از هرچیز من خودم را مدیون مادربزرگم بهارالسادات قطبی مازندرانی میدانم که خانه اش پشت مسجد سپهسالار تهران بود. البته مادرم نیز اهل کتاب بود، ولی آن زمان مادرم ۲۰ ساله بود و عاشق کتاب. مادر بزرگم مرا با عشق، تشویق و مراقبت بزرگ کرد، هرگاه من به دلیلی از کاری خسته میشدم، میگفت دختر تو میتوانی، تو میتوانی، … تو یک دختر ایرانی هستی؛ و این جملات همیشه در گوشم ماند…»[۳]
- «در سینما و تلویزیون در تمام سالهای گذشته من یکبار با نژادپرستی و عکس العمل منفی در جامعه آمریکایی و فضای سینما و تلویزیون روبرو نشدم، همه جا با احترام و علاقه مواجه شدم، همین سبب شده بازیگران ایرانی جا باز کنند.»[۳]
دربارهٔ او
[ویرایش]- «شهره زن آزاده و بازیگر خارقالعادهای است. من به زوایای بازیگری شهره آگاه هستم. صادقانه بگویم من بازیگری مثل شهره در عمرم ندیدم. من بازیگرهای زن ایرانی را دوست دارم؛ مثلاً سوسن تسلیمی دوست من است و بازیاش را میپسندم. نمیخواهم بگویم شهره از همه بهتر است اما زحمتی که برای نقشش میکشد تحسینبرانگیز است. شهره هم عاشق کارش است و هم استعداد زیادی در بازیگری دارد؛ ولی شاید مهمترین تفاوت شهره با بقیهٔ بازیگران این باشد که وقتی نقشی را قبول میکند، فقط به هنر بازیگری که دارد اکتفا نمیکند. بلکه برای آن نقش مدتها وقت میگذارد، به دقت دربارهاش تحقیق میکند و سعی میکند تمام زوایای پیدا و پنهان آن شخصیت را بشناسد و با آن ارتباط کامل برقرار کند.»
- هوشنگ توزیع در گفتوگو با پلاک ۵۲.[۴]
منابع
[ویرایش]- ↑ «Shohreh Aghdashloo Quotes». BrainyQuote. بازبینیشده در ۳۰-۰۱-۲۰۱۷.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ «Shohreh Aghdashloo on Her New Memoir, ‘The Alley of Love and Yellow Jasmines’». The Daily Beast Company LLC. بازبینیشده در ۳۰-۰۱-۲۰۱۷.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ «گفتگویی تازه با شهره آغداشلو ستاره سرشناس ایرانی در جامعه بینالمللی». javanan. 2016-05-12. بازبینیشده در ۳۰-۰۱-۲۰۱۷.
- ↑ PELAK52. “اجرای ونکوور استثنایی بود”. PELAK52. 2019-11-06. Retrieved 2020-05-25.