پرش به محتوا

شب‌های تهران (رمان)

از ویکی‌گفتاورد

شب‌های تهران نام رمانی از غزاله علیزاده که در سال ۱۳۷۸ منتشر شده‌است.

گفتاوردها

[ویرایش]
آسیه:
هیچ فایده ای ندارد
عمر آشنایی ما دیگر به سر رسیده
همه چیز تمام می‌شود
تو چرا به این کیفیت هستی عادت نمی‌کنی؟
برگرد برو نگاه به پشت سر نکن
زندگی خیلی کوتاه است
ارزش رنج ندارد
من عاشق تلاطم و تغییرم
.. می‌خواهم این جام را تا ته بنوشم، حتی اگر زهر باشد ..
حس خطر برایم نفس زنده بودن است
مثل زنبورم، شیره گل‌ها را مزه می‌کنم
زود خواهم مرد خواب دیده‌ام
می‌دانم باید جهان را بگردم، جستجو کنم
این طراوت بی معنا، لوس و دخترانه را باید به باران و آفتاب و باد بسپارم
به قول رمبو:
روی علف‌ها مثل خری مست بغلتم، طعم میوه‌های شیرین، کال و رسیده را تا قبل از مرگ باید چشیده باشم.[۱]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
  1. غزاله علیزاده، شب‌های تهران، انتشارات توس، ۱۳۹۲.