سخنان خمینی در نوفل لوشاتو
ظاهر
در ۲ مهر ۱۳۵۷ مطابق جلسهای که در نیویورک بین وزیر امور خارجه عراق و ایران برگزار شد، سید روحالله خمینی توسط صدام حسین، امیر عراق مجبور به ترک عراق شد. در ۱۹ مهر ۱۳۵۷، خمینی به نوفل لوشاتو در خارج از پاریس، فرانسه منتقل شد. از مزایای این تصمیم حفظ فاصله با روحانیون بود. موقعیت فرانسه مانند تجهیزات ارتباطی و فضای سیاسی باعث ارتباط موثرتر با مردم ایران شد. در فرانسه سخنان خمینی به دلیل مطبوعات و روزنامهنگاران به سرعت در رسانههای جهانی منتشر میشد. در مدت ۱۱۲ روز اقامت در نوفل لوشاتو، خمینی حدود ۴۰۰ مصاحبه انجام داد.
گفتاوردها
[ویرایش]- «اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است».[۱]
- «مطبوعات در نشر همهٔ حقایق و واقعیات آزادند».[۲]
- «جامعه آینده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت».[۳]
- «این که میگویند اگر اسلام پیدا شد زنان باید توی خانه بنشینند و قفلی بر آن زده دیگر بیرون نیایند تبلیغات است. زن و مرد همه آزادند که به دانشگاه بروند. رای بدهند. رای بگیرند».[۴]
- «زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند».[۵]
- «زنها در حکومت اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را هم ردیف مردها قرار دادهاست، تبلیغاتی که علیه ما میشود برای انحراف مردم است. اسلام همهٔ حقوق و امور بشر را تضمین کردهاست».[۶]
- «حکومت اسلامی بر حقوق بشر و ملاحظهٔ آن است. هیچ سازمانی و حکومتی بهاندازهٔ اسلام ملاحظهٔ حقوق بشر را نکردهاست. آزادی و دموکراسی بهتمام معنا در حکومت اسلامی است، شخص اول حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور».[۷]
- «تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند».[۸]
- «ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یک دسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند».[۹]
- «در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر میشود».[۱۰]
- «حکومت اسلامی ما اساس کار خود را بر بحث و مبارزه با هر نوع سانسور میگذارد».[۱۱]
- «قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هرآدمی باید به دست خودش باشد».[۱۲]
- «باید اختیارات دست مردم باشد، این یک مسألهٔ عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هرکسی باید دست خودش باشد».[۱۳]
- «اسلام، هم حقوق بشر را محترم میشمارد و هم عمل میکند. حقی را از هیچکس نمیگیرد. حق آزادی را از هیچکس نمیگیرد. اجازه نمیدهد که کسانی بر او سلطه پیدا کنند که حق آزادی را به اسم آزادی از آنها سلب کند».[۱۴]
- «ما که میگوییم حکومت اسلامی میخواهیم جلوی این هرزهها گرفته شود، نه اینکه برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش. ما میخواهیم به عدالت ۱۴۰۰ سال پیش برگردیم. همهٔ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم»[۱۵]
- «دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند… رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود».[۱۶]
- «در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند».[۱۷]
- «ولایت با جمهور مردم است. در این جمهوری یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم امور مملکت را اداره خواهند کرد».[۱۸]
- «اختیارات شاه را نخواهم داشت».[۱۹]
- «ما به خواست خدای تعالی در اولین زمان ممکن و لازم برنامههای خود را اعلام خواهیم نمود، ولی این بدان معنی نیست که من زمام امور کشور را به دست بگیرم و هر روز نظیر دوران دیکتاتوری شاه، اصلی بسازم و علیرغم خواست ملت به آنها تحمیل کنم. به عهده دولت و نمایندگان ملت است که در این امور تصمیم بگیرند، ولی من همیشه به وظیفه ارشاد و هدایتم عمل میکنم».[۲۰]
- «رژیم ایران به یک نظام دموکراسییی تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه میگردد».[۲۱]
- «اسلام یک دین مترقی و دموکراسی به معنای واقعی است».[۲۲]
- «من چنین چیزی نگفتهام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است».[۲۳]
- «علما خود حکومت نخواهند کرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند. این حکومت در همهمراتب خود متکی به آرای مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود».[۲۴]
- «در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیدهای هستند».[۲۵]
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ سخنرانی ۵ آبان ۵۷، پاریس.
- ↑ مصاحبه با پائزهسرا ایتالیایی، ۱۱ آبان ۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۴ص۲۶۶.
- ↑ مصاحبه با اشپیگل، ۷ نوامبر ۱۹۷۷.
- ↑ سخنرانی ظهر عاشورا، ۲۰ آذر ۵۷، پاریس.
- ↑ مصاحبه با گاردین، ۱۰ آبانماه ۵۷ پاریس.
- ↑ مصاحبه با راسلگر، آبان ۵۷، پاریس، صحیفهٔ نور، جلد ۵، ص ۷۰.
- ↑ مصاحبه با راسلگر، آبان ۵۷، پاریس، صحیفهٔ نور، جلد ۵، ص ۷۰.
- ↑ مصاحبه با خبرنگاران، ۱۷ آبان ۵۷، پاریس.
- ↑ مصاحبه با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۱۳۵۷، پاریس.
- ↑ مصاحبه با خبرنگاران، ۱۷ آبان ۵۷، پاریس.
- ↑ مصاحبه با رویترز، ۴ آبان ۱۳۵۷، پاریس.
- ↑ مصاحبه با خبرنگاران، ۱ بهمن ۵۷، پاریس.
- ↑ ۲۲آبان ۵۷، صحیفه نور، ج۳، ص ۷۵.
- ↑ مصاحبه با مجله اکسپرس، ۲۰/۱۰/ ۵۷؛ صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۹۹.
- ↑ مصاحبه با خبرنگاران، ۱۹ مهر ۵۷.
- ↑ مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فرانسه، ۱۳ آبان۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۴، ص۱۴۷.
- ↑ مصاحبه با روزنامه هلندی دی ولکرانت، ۷ نوامبر ۱۹۷۸، صحیفه نور، ج۴ص۳۶۴.
- ↑ صحیفه نور، ج ۲، ص۱۶۰.
- ↑ گفتوگو با خبرنگاران، ۲۴دی۵۷، پاریس، صحیفه نور، ج۳، ص۱۱۵.
- ↑ صحیفه نور جلد ۳، ص۷۷. سخنرانی ۱۸ دی ۵۷.
- ↑ مصاحبه با تلویزیون آلمانی زبان سوئیس، ۱۴ آبان ۵۷.
- ↑ مصاحبه با خبرنگار تلویزیون آلمان، ۱۶ دی ۵۷، صحیفه نور، ج۵، ص ۳۵۳.
- ↑ سخنرانی ۲۶ دی ۵۷، صحیفه نور، ج۳، ص۱۴۰.
- ↑ مصاحبه با رویترز، ۱۴ آبان ۵۷، پاریس؛ صحیفهٔ نور، جلد ۴، صفحهٔ ۱۶۰.
- ↑ مصاحبه با سازمان عفو بینالملل، ۱۹ آبان ۵۷، پاریس.