داعی کبیر

از ویکی‌گفتاورد

حسن بن زید علوی معروف به داعی کبیر، بنیان‌گذار دودمان علویان تبرستان و مبلغ دینی مذهب زیدیه، از سادات علوی معاصر با عباسیان بوده‌است. زبان اداری و رسمی حکومت داعی کبیر عربی بود.

سخنان داعی[ویرایش]

  • داعی پس از رسیدن به حکومت، بخشنامه‌ای به زبان عربی را منتشر کرده و در همهٔ شهرها این متن را برای مردم خواندند. امروزه این نوشته را سرآغاز حکومت شیعیان بر ایران می‌شمارند[۱]:
    • دستور دهید رعایا را جمع و نظر ما را یکجا به اطلاعشان برسانند. ما از عاملان و کارپردازان شما می‌خواهیم که به کتاب خدا، سنّت رسول خدا و آنچه که به طور مسلّم از امیرمؤمنان و پیشوای پرهیزگاران امام علی بن ابی‌طالب در اصول و فروع دین به ما رسیده‌است عمل کند و فضیلت و برتری آن حضرت بر تمامی امت را آشکار نمایند. مردم را از اعتقاد به جبر و تشبیه و کید و دشمنی با موحدانی که قائل به عدل و توحید هستند، بازدارند. همچنین آنان را از تعرض به شیعیان و اذیت و آزارشان منع کنند و نگذارند درباره فضیلت دشمنان خدا و دشمنان امیرمؤمنان چیزی را روایت کنند.
      از آنان بخواهید که «بسم الله الرحمن و الرحیم» را در نماز بلند گفته، برای نماز صبح قنوت خوانده، در نماز میت پنج تکبیر گفته، مسح کشیدن از روی کفش را ترک نموده، در اذان و اقامه جملهٔ «حی علی خیرالعمل» را اضافه کرده، جملات اقامه را دو تا دو خوانده و از سرپیچی دستورات ما بر حذر باشند. پس هر کس با دستورات و دیدگاه ما مخالفت ورزد خونش هدر و احترامی برای حرمت و محارمش باقی نخواهد بود. با این بیان عذری برای آنانی که انذارشان کردیم، باقی نمی‌ماند. والاسلام

سخنان دیگران مربوط به داعی[ویرایش]

  • ابو مقاتل ضریر، شاعر شیعی عرب‌زبان[۲]:
    • الله فرد و ابن زيد فرد
      خدا یکی و پسر زید یکی است.
    • انا من عصاه لسانه فی شعره/و لربما ضر اللبیب لسانه/هبنی اسات اما رأیتم کافراً/نجاه مِن طغیانه ایمانه
    • لا تقل بشری ولکن بشریان/غرة الداعی و یوم المهرجان


  • ابوالغمر، شاعر تبری و عرب‌زبان[۳]:
    • إذا کتبت یدالحجام سطراً/اتاک بها الأمان مِن السّقام/فحسمک داء جسمک باحتجام/کحسمک داء ملکک بالحسام
    • معنی: اگر حجامت‌کننده تیغی بر بدن بکشد، از مریضی در امانید. با حجامت تیغی از بدن بیرون رفته و شفا خواهی یافت؛ همانگونه که با شمشیرت نابه‌سامانی‌های مملکتت را پایان می‌دهی.


  • علامه سید محسن امینی[۴]:
    • كان الحسن بن زيدالدعي مع شرف نسبه و كرم حسبه عالي الهمه شجاعا حازما ثاقب الداي متواضعا جودا كريما عارفا بمواقع الكلام متعطفا محسنا اليهم كثير البر بهم
    • معنی: حسن بن زید علاوه بر شرافت و بزرگی نسب و کرامت گذشتگانش شخص با همتی بلند، شجاع، دوراندیش، دارای نظری محکم، فروتن، بخشنده، باگذشت، عارف به کلام، با عاطفه نسبت به مردم و نیکوکار بود.

منابع[ویرایش]

  1. واردی کولایی، تقی. تاریخ علویان طبرستان. قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۹. ۸۷. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۳۹۷-۶۸۶-۶. 
  2. واردی کولایی، تقی. تاریخ علویان طبرستان. قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۹. ۹۲-۳. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۳۹۷-۶۸۶-۶. 
  3. واردی کولایی، تقی. تاریخ علویان طبرستان. قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۹. ۹۴. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۳۹۷-۶۸۶-۶. 
  4. معظمی، جمشید. حسن‌بن زید طلایه‌دار دولت علویان. روزنامهٔ شرق، ۱۴ تیر ۱۳۹۰. بازبینی‌شده در ۲۸ مارس ۲۰۱۱.