خانم دالووی
ظاهر
خانم دالووی (به انگلیسی: Mrs Dalloway) رمانی نوشتهٔ ویرجینیا وولف است.
گفتاوردها
[ویرایش]- «خانم دلوی گفت که گل را خودش میخرد. آخر لوسی خیلی گرفتار بود. قرار بود درها را از پاشنه درآورند، قرار بود کارگران رامپلمیر بیایند. خانم دلوی در دل گفت، عجب صبحی، دلانگیز از آن صبحهایی که در ساحل نصیب کودکان میشود. چه چکاوکی! چه شیرجه ای! آخر همیشه وقتی، همراه با جیر جیر ضعیف لولاها، که حال میشنید، پنجرههای قدی را باز میکرد و در بورتن به درون هوای آزاد شیرجه میزد، همین احساس به او دست میداد.»[۱]
- «صداقت احساسش به سلی مثل احساس آدم به یک مرد نبود. بی هیچ چشمداشتی بود، و به علاوه کیفیتی داشت که فقط بین زنان امکانپذیر بود؛ بین زنانی که تازه بالغ شدهاند. از جانب او حمایتگرانه بود.»
- «او در نظر پیتر، احساساتی به نظر میرسید. همینطور هم بود. چرا که به این نتیجه رسیده بود که تنها چیزی که ارزش گفتن دارد، احساسات آدم است. باهوش بودن احمقانه بود، آدم باید خیلی ساده احساسش را بیان میکرد.»
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ ویرجینیا وولف، خانم دالووی، ترجمهٔ فرزانه طاهری، انتشارات نیلوفر، ۱۳۹۵.