حمید فرخنژاد
ظاهر
حمید فرخنژاد (۱۳۴۸ در آبادان) بازیگر، فیلمنامهنویس و کارگردان ایرانی است.
گفتاوردها
[ویرایش]- «تو میدونی این کتاب چیه؟ یه نگا به خودت کردی؟ بابا دورو برتو یه نگاهی بکن... بخدا تو از همهٔ ما آدمتر بودی نگات ارزش داشت بگو اسم اونی که تورو عملی کرده چیه؟ شیش دفه واسه خودت بگو، تو دلت بگو ببین دلت نمیخواد خونشو بریزی؟ تو میری به اون کسی که بدبختت کرده التماس میکنی گریه میکنی که بیشتر بدبختت کنه... د کجاس اون چاقوی دسته سفید خوش دست کار زنجونت؟
- خداییش خیلی مردی٬ صدات در نمیاد٬ وقتی میبردی همه دورت بودن وقتی باختی همه تنهات گذاشتن٬ صدات در نیومد٬ هنوزم همینه سخاوتت رو شکر بابا٬ همه باغای اطراف رو با آب چاهت آباد کردن تو موندیو آب شور٬ صدات در نمیاد.
- رفیق قدیمیا سال به سال میان بغلت عکس یادگاری میندازن و یا علی مدد تا سال دیگه٬ غمشون نیس که چی میکشی و بچههات چی سرشون میاد٬ معرفتت رو شکر.
- بخدا تو از همهٔ ما آدم تر بودی٬ چی شد که اینجوری شد؟ ولی خدا رو داری غمت نباشه نگات به اون باشه نه بندههای بیمعرفت نارفیقش سرتو بگیر بالا تو هنوز مبصر همهای٬ با معرفتی با حالی با مرامی هنوز «بریم» و «باوردت» (محلههایی در آبادان) میرزه به صدتا فرشته و نیاورون٬ سرتو بگیر بالا ٬ همیشه هستی همیشه میمونی سینما رکست همیشه هست خودش نباشه داغش که هست!»[۱]