حسین پژمان بختیاری
ظاهر
حسین پژمان بختیاری (۱۹۰۰، تهران - ۲۰ ژوئیه ۱۹۷۴) شاعر و مترجم ایرانی بود.[۱]
گفتاوردها
[ویرایش]اگر ایران به جز ویرانسرا نیست | من این ویرانسرا را دوست دارم. | |
اگر تاریخِ ما افسانهرنگ است | من این افسانهها را دوست دارم. | |
نوایِ نایِ ما گر جانگداز است | من این نای و نوا را دوست دارم. | |
اگر آب و هوایَش دلنشین نیست | من این آب و هوا را دوست دارم. | |
به شوقِ خارِ صحراهایِ خشکَش | من این فرسودهپا را دوست دارم. | |
من این دلکش زمین را خواهم از جان | من این روشنسما را دوست دارم. | |
اگر بر من ز ایرانی رود زور، | من این زورآزما را دوست دارم. | |
اگر آلودهدامانید، اگر پاک | من ای مردم، شما را دوست دارم. |
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد | کس جای در این خانه ویرانه ندارد | |
دل را به کف هر که دهم باز پس آرد | کس تاب نگهداری دیوانه ندارد | |
در بزم جهان جز دل حسرت کش مانیست | آن شمع که میسوزد و پروانه ندارد | |
دل خانه عشقست خدا را به که گویم | کارایشی از عشق کس این خانه ندارد | |
گفتم مه من! از چه تو در دام نیفتی | گفتا چه کنم دام شما دانه ندارد | |
در انجمن عقل فروشان ننهم پای | دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد | |
تا چند کنی قصه اسکندر و دارا | ده روزه عمر این همه افسانه ندارد |
وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. اول. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۷۹۸. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.