پرش به محتوا

حزب توده ایران

از ویکی‌گفتاورد

حزب توده ایران سازمان اصلی چپ در تاریخ معاصر ایران است.

گفتاوردها دربارهٔ آن

[ویرایش]
  • «حزب توده حزبی بود که پیشقراول به وجود آوردن تشکیلات‌هایی بود که به مسائل خاص بپردازند، مثل زنان، جوانان و ورزشکاران. حزب توده حتی ورزشگاه درست کرد، باشگاه به وجود آورد و بعد از سال‌ها دیکتاتوری رضا شاه اتحادیه کارگری تشکیل داد. حزب توده جذابیتی برای قشر عظیمی از روشنفکران داشت. حزب توده سازماندهی اجتماعی را در حد فراگیر یاد داد. اما نکات منفی اش را نیز باید در نظر گرفت. وابستگی حزب توده نکته بسیار منفی ای بود و این حزب خودش هیچ وقت نفهمید در کشوری که در سطح داخلی به ملی‌گرایی بسیار اهمیت می‌دهد، این وابستگی تا چه میزان نقطه منفی را برجسته می‌کند. نکته دیگر این بود که رهبران حزب توده بسیار تحصیلکرده و فرنگ رفته بودند، اما نتوانستند اختلافات شخصی شان را با گفت وگو حل کنند و این ضربه بدی به حرکت حزب زد.»
  • «حزب توده برای فعالیت در شرایط دیکتاتوری ساخته نشده بود. حزب کمونیست ویتنام یا حزب کمونیست چین برای کار در شرایط غیرقانونی و زیر سرکوب، آبدیده شده بودند و توانستند خودشان را تبدیل به نیروی توانمند و ارتش ملی بکنند تا جایی که اگر آمریکا هم دخالت کند، بتوانند مقاومت کنند. اما تشکیلات حزب توده برای کار در چارچوب مشروطه سلطنتی ایران و فضای باز سیاسی بین سقوط رضا شاه (۱۳۲۰) تا کودتای ۲۸ مرداد (۱۳۳۲) آمادگی داشت. حزب توده برای این شرایط مناسب بود.»
  • «حزب توده دموکرات نبود. نه ساختارش دموکراتیک بود و نه برنامه اش دموکراسی بود. حزب توده سوسیالیست به معنای برقراری عدالت اجتماعی و اصلاحات ارضی بود، اما دموکرات نبود. به خصوص حزب توده بعد از کودتای ۲۸ مرداد و انقلاب اسلامی اهل زد و بند بود و به تدریج به یک جریانی تبدیل شد که زایده بلوک شرق است و می‌توان با آن زد و بند کرد. برای مثال در سال‌های ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ اروپای شرقی که می‌خواهد با رژیم شاه ارتباط داشته باشد، از حزب توده کمک می‌گیرد؛ بنابراین در این دوره حزب توده از یک حزب سیاسی و اجتماعی به حد زایده بلوک شرق بدل شده بود. به نظر من حزب توده آرمان‌هایی داشت، اما این آرمان‌ها به سوسیال دموکراسی ربط نداشت و بیشتر به تحولات اجتماعی و سیاسی در بلوک شرق و شوروی ربط داشت و بدون بلوک شرق معنی نداشت.»
  • مردم را به دو قسمت کرده بودند: توده‌ای و غیر توده‌ای. توده‌ای نمی‌توانست بنویسند و غیر توده‌ای، همه چیز را، گاهی بزبان استعاره و تمثیل و مثال و غیره، و گاهی بصراحتی باورنکردنی می‌گفت. چرا که کسی که به همهٔ بکارت‌ها و اصالت‌ها و ناموس‌ها و شرف‌ها تجاوز می‌کند، چگونه می‌تواند مدعی دفاع از آن‌ها باشد. و حقیقت این است که در شرایط حاضر، سلطنت ایران احلیلی است افراشته نگهداشته بوسیلهٔ پنتاگون و سیا، تا بر سراسر ملت ایران و خاک و زیر خاک ایران تجاوز کند…

می‌تواند در بیرون از زندان با تجاوز به ناموس مردم مبارزه کند؟

  • نظر خودم را روشن‌تر بگویم: من مدافع حقوق انسانی تمام مردم ایران مِن جمله «توده‌ای» ها هستم، ولی وقتی که مسائل سیاسی پیش کشیده بشود، بصراحت تمام حاضرم ثابت کنم که حزب توده در گذشته اکثریت‌های مردم ایران را اغفال کرده و آنان را از راه یک انقلاب واقعی توده‌ای، بنفع استالینیسم، یعنی انقلاب در دو مرحله، که خلاف جهت پویایی و استمرار انقلابی است، و سوسیالیسم در یک کشور - و آن هم شوروی - که خلاف صبغهٔ جهانی انقلاب است، منحرف کرده‌است.
    • رضا براهنی، «انقلاب ایران را چگونه می‌بینم»، ۲۸ بهمن ۱۳۵۶/ ۱۷ فوریه ۱۹۷۸ [۳]
  • … اگر به حزب توده از چپ نگریسته شود، خواهد دید که حزب توده از کنار خرده‌بورژوازی چشمک می‌زند.
    • رضا براهنی، «انقلاب ایران را چگونه می‌بینم»، ۲۸ بهمن ۱۳۵۶/ ۱۷ فوریه ۱۹۷۸[۴]

منابع

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ محسن آزموده، «توده بعد از کودتا به یک حزب مهاجر تبدیل شد: حزب توده و نهضت ملی در گفت وگو با مازیار بهروز»، روزنامه اعتماد، شمارهٔ ۳۳۲۰، ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، صفحهٔ ۸.
  2. براهنی، رضا. ظل‌الله، شعرهای زندان. ویرایش دوم. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۸ش/ ۱۹۷۹م. ۲۲. 
  3. براهنی، رضا. در انقلاب ایران چه شده است و چه خواهد شد. ویرایش اول. تهران: کتاب زمان، ۱۳۵۸ش/ ۱۹۷۹م. ۱۴. 
  4. براهنی، رضا. در انقلاب ایران چه شده است و چه خواهد شد. ویرایش اول. تهران: کتاب زمان، ۱۳۵۸ش/ ۱۹۷۹م. ۲۹.