بهاءالدین خرمشاهی
ظاهر
بهاءالدین خرمشاهی (۱۳۲۴) نویسنده، مترجم، روزنامهنگار، طنزپرداز، فرهنگنویس، شاعر و استاد دانشگاه ایرانی.
گفتاوردها
[ویرایش]- «دیدهام که همه مردم از ساده تا راهراه، وقتی که با یک طنز یا آدم طنزپرداز مواجه میشوند و چند تعبیر ظریف و لطیف و خندهدار یا تبسمانگیز، یا انبساطآور از او میشنوند، یا میخوانند گرفتار این کژاندیشی و اندیشه ناصواب میشوند که گمان میکنند آدم طنزپرداز یک موجود بیغم و بلغمیمزاج است و به جای سلسله اعصاب، چوب پنبه در بدنش کار گذاشتهاند و اعصابش نمدپیچ است، و هیچ حساسیت منفی ندارد و شب تا صبح یا صبح تا شب در حال طنزپردازی است، و هیچ احساس یا احساسات دیگری ندارد. طنز میخورد، و طنز پس میدهد؛ و غافلند از اینکه آدم طنزپرداز حتماً شخصیت حساس و اعصاب نازک و دل پوستنازکتر از گیلاس مشهد دارد و با درد و رنج و غم و غیره آشنا و بلکه انیس و مونس است.»[۱]
- «در فضای اجتماعی ما به خاطر مسئله مذاکرات هستهای، فشارهای اقتصادی و گرانیهایی که بیداد میکند آرامشی که افراد را به سوی کتاب ببرد، وجود ندارد. اگر پس از کار روزانه فرصتی هم برای کتاب خواندن باشد وقتی افراد به منزل بازمیگردند، ترجیح میدهند تلویزیون ببینند و گاه حتی پای تلویزیون به خواب میروند، اینجا دیگر جایی برای کتاب خواندن نمیماند.»[۲]
- «روزگار ما به درد بیمعنایی دچار است و شاید صدهزار چاره برای این درد وجود داشته باشد.»[۳]