شمسالدین مقدسی
ظاهر
(تغییرمسیر از احسن التقاسیم)
شمسالدین، محمد بن احمد مَقْدِسِی همچنین با شهرت مُقَدّسی (۹۴۵، قدس - دههٔ ۹۹۰، قدس) جغرافیدان فلسطینی و نگارندهٔ اثر برجستهٔ عربی أحسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم بود.
گفتاوردها
[ویرایش]احسن التقاسیم
[ویرایش]- «دانشمندان هماره مایل به تصنیف بودهاند تا آثارشان از میان نرود و خبرهایشان بریده نشود، من نیز خواستم از آنان پیروی کنم و به راهشان بروم، دانشی را برپا دارم تا یاد من زنده بماند و به مردم سودی برسانم تا بدان خدا را راضی دارم، پس دیدم دانشمندان پیش از من تصنیفهایی کردهاند و پسینیانشان آنها را شرحها نگاشته و خلاصهها ساختهاند. اندیشیدم دانشی را دنبال کنم که آنان نکرده باشند و به هنری دست یازم که کسی، جز به طور نارسا دست نزده باشد، و آن شناخت سرزمینهای مسلمانان است… چه دانستم که مسافران و بازرگانان را بدین دانش نیاز است، و نیکوکاران را از آن گریز نیست، علمی است پسندیده شاهان و بزرگان و خواسته قاضیان و فقیهان، توده مردم و سروران آن را دوست میدارند، هر مسافر از آن سود میجوید و هر بازرگان از آن بهره میبرد.»[۱]
- «من هنگامی توانستم آن را گرد آورم که:
- کشورها را گشتم،
- به اقلیمهای اسلام درآمدم،
- دانشمندان را دیدم،
- شاهان را خدمت کردم،
- با قاضیان برنشستم،
- بر فقیهان خواندم،
- با ادیبان و قاریان و محدثان آمدوشد کردم،
- با زاهدان و صوفیان درآمیختم،
- در مجلسهای داستانسرایان و اندرزگران اندر شدم،
- در شهرها بازرگانی کردم،
- با مردم معاشرت نمودم،
- در راهها دقت کردم تا آنها را شناختم،
- اندازهٔ اقلیمها را به فرسنگها دانستم و مرزها را گشتم و با دقت نوشتم،
- به شهرکها درآمدم تا هر یک را شناختم،
- از مذهبها جستجو نمودم تا آنها را بدانستم،
- در زبانها و رنگها دقت کرده آنها را مرتب نمودم،
- خورهها را با دقت تفصیل دادم،
- راهها را برشمرده،
- هوا را آزمودم،
- آب را وزن کردم،
- رنج بردم،
- مال مصرف کردم،
- روزی حلال بدست آوردم،
- از گناه دوری کردم،
- به مسلمانان محتسبانه پند دادم،
- ذلت غربت را تحمل کردم،
- خدا را در نظر داشته میترسیدم،
- خویشتن را به پاداش دلگرم نمودم و بنام نیک ترغیب کردم و از گناه ترسانیدم.
- از دروغ و سرکشی پرهیز کردم،
- با استدلال از طعنها جلوگیری کردم،
- مجاز گویی و محال در آن نیاوردم.
- جز گفتار مردان راستگو یاد نکردم…» [۱]
- «هیچکس از پیشگامان من در این دانش، راهی که من رفتم نرفته، و نکتههایی که من جستجو کردم نجسته است…»[۱]
- «چه بسا وصف برخی شهرها را که دیدار کرده بودم فراموش کرده باشم، زیرا فراموشی از خواص انسان است؛ و نیز کسی از آن نرنجد که شهر او را نکوهیده باشم، چه عیب آن افزون نشود، چنانکه ستایش نیز بر نیکی نیفزاید، اینها دانش است و باید به امانت نهاده شود، نیکی و بدی به درستی آورده شود. اگر بنا بود عیب شهری را پنهان سازم بایستی عیبهای شهر خودم [قدس] را پنهان کنم که نزد خدا بلندپایه است.»[۱]
منابع
[ویرایش]- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ مقدسی، شمسالدین (PDF). لیدن: بریل، ۱۹۰۶. أحسن التقاسيم في معرفة الأقاليم.