ابراهیم منصفی
ظاهر
ابراهیم منصفی، شاعر، ترانهسرا و آهنگساز معاصر ایرانی. زادروز: (۱۳۲۴ - ۱۳۷۶ خورشیدی)
دربارهٔ منصفی
[ویرایش]- «درها باز میشود به خانه ما پا میگذارد، دو تایاند انگار، میگذاردش زمین، از خودش بزرگتر است تکیهاش میدهد به دسته مبلی که شاملو در آن نشسته. مینشیند روی زمین کنار گیتارش، بیکلمهای. با انگشتان هواییش آغاز میکند، آرامآرام، یکیشدن ساز و انسان… طوفان به پا میکند. اشتیاق فضا را میآکند، نوای گرم مادرانه گیتار، و آواز حنجره زخمی رامی در حیرت چشمها، نگاهها، سکوتهای محنت تبار ما را، از عاشیقها تا تروبادورها، از کولیهای گرانادا تا مالاگا، از سایات نووا تا مرسدس سوسا تا فرانسیس بهبی. پیامآوران مهر و شفقت و دوستی، خنیاگران خسته، لحظهها را نوشیدیم ساعتها را لحظه بر لحظهای گریست، شب شدهاست خنیاگر تنها خانه را ترک میکند با گیتارش اینجا بود آیا…»
- آیدا سرکیسیان، آذرماه ۱۳۸۴.
- «رامی به تعبیری آغاز گر دور جدیدی از شعر در بندرعباس و جنوب است که بیشک هم ریشه در فرهنگ بومی و هم گرایش به شعر مدرن دارد. منصفی یک چهرهٔ واقعاً ناب و ظریف بود که متأسفانه به علت فقر اقتصادی و فرهنگی در جنوب ایران او و هنرمندانی مثل او نتوانستند به جایگاهی که سزاوارش بودند، برسند.»
- منوچهر آتشی، گفتگو با رادیو سوئد.
- «نثر پر رمق و ذهنیت خلاق منصفی دربارهٔ شعر و موسیقی هرمزگان در میزگرد شاعران نوپرداز جوان که در سال ۴۶ به دعوت سیروس طاهباز در تهران برپا شده بود و در مجلهٔ فردوسی زیر عنوان گفتگو با شاعران سرزمین آفتاب داغ منتشر گردید. بسیار زیباتر و عمیقتر از دیگر شاعران حاضر هم نسل من بود. او شاعری شوریده و عاشق بود و طبعاً آدمهای مجنونی مثل من را نیز بیشتر به خود جذب میکرد.»