محمدعلی فروغی
ظاهر
محمدعلی فروغی (زادهٔ ۱۲۵۴ ش - درگذشتهٔ ۱۳۲۱ ش) سرشناس به ذُکاءالملک، روشنفکر، مترجم، ادیب و سخنشناس، فلسفهنگار، روزنامهنگار، سیاستمدار، دیپلمات، نمایندهٔ مجلس، وزیر و نخستوزیر ایران بود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «تمام بهانه فرنگیها در دست درازی به ممالک ما این است که شما از عهده بهکاربردن نعمتهای طبیعی برنمیآیید و آن را حرام میکنید. پس ما باید این کار را صحیح بکنیم. پس اگر خود مشرق زمینیها این کار را بکنند، فرنگیها چه حق فضولی دارند.»
- یادداشتهای روزانه، ۲۶ شوال ۱۳۲۱–۲۸ ربیعالاول ۱۳۲۲ قمری[۱]
- «جز در موارد مخصوص، آنچه از کتب خارجه در خور ترجمه است، همان است که از نفایس و ذخایر عالم انسانیت باشد وگرنه ترجمهها برای تعلیم و تعلم کمفایده است ... بهتر آن است که به تألیف و تصنیف اقدام شود چه مصنف در حین تصنیف، فهم و استعداد و احوال روحیهٔ خوانندگان را در نظر میگیرد و به مقتضای حال ایشان تحریر میکند ... جداً معتقدم که ما هم خود باید در فکر ابداع باشیم و هم از خارجیان و مخصوصاً از اروپاییان اخذ و اقتباس بسیار کنیم و به همین نظر است که من تقریباً تمام عمر خویش را به انواع مختلف بشناساندن احوال و افکار و اقوال اروپاییان گذراندهام و نگارش همین کتاب، خود یکی از نشانیهای آن است. لیکن آگاهی و اقتباس از افکار و لطائف و گفتار خارجیان مستلزم آن نیست که شیوهٔ زبان و بیان خود را از دست بدهیم و پسندیدهتر آن است که فکر اروپایی را با زبان و بیان اختصاصی ایرانی درآوریم و اینجانب چه در نگارش و چه در ترجمه همهوقت کوشیدهام که این نتیجه را حاصل کنم.»
- سیر حکمت در اروپا، ۱۳۱۰.[۲]
دربارهٔ او
[ویرایش]- «فروغی یکی دیگر از مترجمان کتاب گفتار در روش دکارت به فارسی است که موضوع نحوهٔ بهکار بردن صحیح عقل در شناخت را جدی میشمارد و برای فهم بهتر اندیشهٔ دکارت به نگارش رسالهای در تاریخ اجمالی فلسفه و شناخت در مغرب زمین میپردازد. او با آگاهی از اهمیت علمی و فلسفی کتاب دکارت در غرب، به دنبال این بود که نشان دهد پیش و پس از دکارت علم و حکمت چگونه بوده است و با چه تغییرات فکری و روششناختی روبرو شده است.»
- مجید ادیبزاده، تبارشناسی تفکر علمی در ایران، ۱۳۹۲.[۳]
- «کتاب سیر حکمت در اروپا که حاصل سالها مطالعه و تحقیق نویسندهٔ آن است، از اولین تألیفات فلسفی فارسی دربارهٔ «عقل»، «تجربه»، «انسان»، «اسباب شناخت»، «اصول روش مدرن» و بحث از «علم جدید» است.»
- مجید ادیبزاده، تبارشناسی تفکر علمی در ایران، ۱۳۹۲.[۳]
- «فروغی بهخوبی میدانست که روش فکری این فیلسوفان با حکمای قدیم ایران چقدر تفاوت دارد، برای همین با ایجاد اصطلاحات جدیدی که در زبان فارسی سابقه نداشت و یا کاربرد جدید اصطلاحات قدیم، سعی و کوشش خویش را در این جهت بهکار گرفت که روش و شناخت جدید در فکر و فلسفهٔ اروپایی را با زبان و بیان ایرانی به مخاطب خود عرضه کند.»
- مجید ادیبزاده، تبارشناسی تفکر علمی در ایران، ۱۳۹۲.[۳]
- «شما ایرانی ها قدر ملیت خود را نمی شناسید، نمی دانید که ریشه داشتن، و حقِّ آب و گِل داشتن، در قسمتی از زمین چه نعمت عظیمی است. ملیت وقتی مصداق پیدا می کند که آن ملت را بزرگان ادب و حکت و سیاست، و در معارف و تمدن بشری سابقهٔ ممتد باشد. شما قدر و قیمت بزرگان خود را نمی شناسید و عظمت شاهنامه را در نمی یابید که این کتاب سند مالکیت و ملیت و ورقهٔ هویت شماست، و من ناگزیرم برای ملتم چنین سوابقی را دست و پا کنم.»
پیوند به بیرون
[ویرایش]- ↑ یادداشتهای روزانه از محمدعلی فروغی (۲۶ شوال ۱۳۲۱–۲۸ ربیعالاول ۱۳۲۲ قمری)، به کوشش ایرج افشار، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۸، صص. ۱۷۲ و ۱۷۳.
- ↑ محمدعلی فروغی، سیر حکمت در اروپا، تهران : انتشارات البرز، چاپ دوم، ۱۳۷۵، صفحه ۱۵۸.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ مجید ادیبزاده، تبارشناسی تفکر علمی در ایران، تهران:انتشارات الفبای فرهنگ، ۱۳۹۲، صفحهٔ ۱۰۱–۱۰۲.
- ↑ https://www.tarafdari.com/node/1401882
- ↑ https://www.mehrnews.com/news/1666748/انتخابی-آتاترک-به-فروغی-گفته-بود-شما-قدر-ملیت-خود-را-نمی-دانید
- ↑ https://shomaha.ir/history/دیدار-محمدعلی-فروغی-با-آتاتورک