تنهایی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌گفتاورد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
صفحهٔ جدید: پرونده:Tehran Snapshot 01493.JPG|220px|بندانگشتی|چپ|«کمترین بهره‌ای که بنده از تنهایی می‌گیرد، آسودگی مردم...
 
خط ۴: خط ۴:
* «اگر تو شیرینی تنهایی را چشیده بودی از خودت هم می‌هراسیدی ... کمترین بهره‌ای که بنده از تنهایی می‌گیرد، آسودگی از مدارا و سازش با مردم است.»
* «اگر تو شیرینی تنهایی را چشیده بودی از خودت هم می‌هراسیدی ... کمترین بهره‌ای که بنده از تنهایی می‌گیرد، آسودگی از مدارا و سازش با مردم است.»
** ''[[جعفر صادق]]'' <small>[[w:تحف العقول|تحف العقول]]</small>
** ''[[جعفر صادق]]'' <small>[[w:تحف العقول|تحف العقول]]</small>
* «من ز بی‌یاری چو در خود بنگرم/هم نپندارم که یاری داشتم.»
** از دیوان ''[[خاقانی شروانی]]''
[[رده:روابط بین فردی]]
[[رده:روابط بین فردی]]
[[en:Loneliness]]
[[en:Loneliness]]

نسخهٔ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۱۸

«کمترین بهره‌ای که بنده از تنهایی می‌گیرد، آسودگی مردم است...»جعفر صادق

تنهایی یک حالت احساسی است که در آن یک فرد تجربۀ یک احساس قوی از پوچی و انزوا را دارد.

گفتاورها

  • «اگر تو شیرینی تنهایی را چشیده بودی از خودت هم می‌هراسیدی ... کمترین بهره‌ای که بنده از تنهایی می‌گیرد، آسودگی از مدارا و سازش با مردم است.»
  • «من ز بی‌یاری چو در خود بنگرم/هم نپندارم که یاری داشتم.»