پرش به محتوا

سورن کی‌یرکگور

از ویکی‌گفتاورد
تندیس کیرکگارد در کپنهاگ - افسردگی تنها معشوقهٔ باوفایی است که من می‌شناسم.

سورن کی‌یرکگور (۱۸۱۳–۱۸۵۵)، فیلسوف مسیحی دانمارکی، کسی که با وجود، انتخاب، و تعهد یا سرسپردگی فرد سروکار داشت و اساساً بر الهیات جدید و فلسفه، به خصوص فلسفهٔ وجودی (اگزیستانسیالیسم) تأثیر گذاشت. به او لقب پدر اگزیستانسیالیسم را داده‌اند.

دارای منبع

[ویرایش]
  • «نماز، خدا را تغییر نمی‌دهد؛ امّا آن کسی که نماز می‌خواند را تغییر می‌دهد.»[۱]
  • «آیا چه خواهد شد و آینده چه ارمغانی به‌همراه خواهد داشت؟ من نمی‌دانم و از هیچ‌چیز آگاه نیستم. مانند عنکبوتی که باتمام خود بزرگ‌بینی و موجودیت خویش از تکیه‌گاهش به زیر سقوط کرده و فضایی تهی در برابر خود می‌بیند و علی‌رغم تلاش مذبوحانه‌اش تکیه‌گاهی نمی‌یابد، برمن نیز چنین می‌گذرد؛ در برابر خود فضایی خالی که نتیجه منطقی زندگانی گذشته من است می‌بینم که مرا به پیش می‌خواند. چه زندگی نفرت‌انگیز و غیرقابل تحملی است.»
    • یا این - یا آن/ ۱۸۴۳
  • «افسردگی تنها معشوقهٔ باوفایی است که من می‌شناسم، بی‌جهت نیست اگر به عشق روی‌آورم.»
    • یا این - یا آن/ ۱۸۴۳
  • «برتری احساسات زن بر مرد نشانی از تربیت ناسوتی اوست.»
    • مفهوم اضطراب/ ۱۸۴۴
  • «تعقل هرچه کم‌تر، اضطراب نیز کم‌تر.»
    • مفهوم اضطراب/ ۱۸۴۴
  • «غم و غصه همان ارتباط با زندگی است.»
    • بیماری منجر به مرگ/ ۱۸۴۹
  • «همه این‌ها مد هستند: ترس از خدا یک نوع مد است، همچنین عشق و ژیپون و حلقه‌انداختن در بینی.»
    • مستی و راستی/ ۱۸۴۴ میلادی
  • «"لحظه" همان پدیده دوماهیتی است که زمان و ابدیت در بطن او یکدیگر را در آغوش می‌گیرند.»
    • مفهوم اضطراب/ ۱۸۴۴
  • «یک مستبد می‌میرد و حکومت او پایان می‌یابد، امّا شهید می‌میرد و حکومت او آغاز می‌شود.»
    • Journals, 1848.

بدون منبع

[ویرایش]
  • «اولین چیزی که باید بفهمی این است که نمی‌فهمی.»

منسوب

[ویرایش]
  • «زندگی گره‌ای نیست که در جستجوی گشودن آن باشیم؛ زندگی واقعیتی است که باید آن را تجربه کرد.»
  • «مردم به جبران آزادی فکر که بندرت از آن استفاده می‌کنند، خواستار آزادی بیان هستند.»

پیوند به بیرون

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ