پرش به محتوا

سنگ

از ویکی‌گفتاورد
سنگ‌های ساحل

سنگ به مواد جامدی از پوسته زمین اطلاق می‌شود که از یک یا چند کانی که با یکدیگر پیوند یافته‌اند، تشکیل شده است.

گفتاوردها

[ویرایش]
  • «کلوخ‌انداز را پاداش سنگ است.»
  • «گر سنگ همه لعل بدخشان بودی/پس قیمت لعل و سنگ یکسان بودی.»
    • گلستان سعدی، باب هشتم در آداب صحبت
  • «قلبی داشته باش که هرگز سختی سنگ را به خود نگیرد و احساسی داشته باش که هرگز آزاردهنده نباشد.»

ضرب‌المثل

[ویرایش]
  • «تو که در بار خود آبگینه داری// چرا بر بار مردم می‌زنی سنگ؟
  • «کسی که بار شیشه دارد به دیوانه سنگ نمی‌اندازد.»
  • «سنگ به در بسته میخوره.»
  • «سنگ بزرگ علامت نزدنه.»
  • «سنگ بنداز بغلت واشه.»
  • «سنگ خاله قورباغه را گرو میکشه.»
  • «سنگ روی سنگ بند نمی‌شه.»
  • «سنگ کوچک سر بزرگ را میشکنه.»
  • «سنگ مفت، گنجشک مفت.»
  • «سنگی را که نتوان برداشت باید بوسید و گذاشت.»
  • «تخم مرغ از رقصیدن با سنگ خودداری می‌کند.»

پیوند به بیرون

[ویرایش]
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
سنگ
دارد.